غفلت از ابعاد فرهنگی علم مدرن، سبب انتقال لایههای مخفی فرهنگ و تمدن غرب میشود
حمید پارسانیا از فضلای حوزه علمیه قم در گفتوگو با خبرگزاری فارس درباره لزوم تکوین نظریههای علمی در کشور اظهار داشت: دیدگاههای «پوزیتیویستی» نقش محوری در تکوین نظریههای علمی را به مشاهدات حسی و آزمونهای تجربی میدهند. صورت خام اینگونه دیدگاهها با اتکا به روشهای استقرایی، نظریه را حاصل مجموعه قوانینی میداند که از طریق احساسهای مکرر حاصل میشوند و بیانهای دقیقتر با آنکه به نقش فعال ذهن در تکوین نظریههای علمی توجه کردند، جنبه آزمون پذیر نظریه را خصلت علمی آن قرار دادند، تا از این طریق امکان اثبات یا ابطال تجربی آن باقی بماند.
وی در ادامه گفت: این دیدگاهها در گرو این فرض باطل هستند که مشاهده، خالی از نظریه ممکن است؛ حال آن که هیچ مشاهدهای فارغ از گزارههای غیرتجربی به افق آگاهی و دانش بشری وارد نمیشود، بنابراین نظریه نه تنها در مرحله تکوین زیر مجموعه دادههای حسی نیست، بلکه حس ناب نیز عاری از نظریه نخواهد بود.
پارسانیا شکل گیری نظریههای علمی هر جامعه بر اساس لایههای معرفتی آن را موجب شکل گیری ابعاد هستی شناختی و انسانی جامعه دانست و افزود: جوامع مختلف مسایل، مصایب و نیازهای خود را در مواجهه با واقعیتهای محیطی خود تعیین میکنند و میشناسند و با استفاده از همان مبادی در جهت حل مسایل و تامین نیازهای خود میکوشند و از رهگذر این کوشش، نظریههای علمی را به دست میآورند.
وی درباره مشکلات پیش روی نظریه پردازی در کشور خاطرنشان کرد: تاریخ معاصر کشور ما گرفتار گسل و پارگی بین لایههای مختلف معرفتی خود است و این گسل که در حاشیه تحولات اجتماعی دیگر رخ داده، موجب شده که جامعه نتواند به مسایل محیطی خود نظر افکند و پاسخ مناسبی برای حل آن مسایل پیدا نکند. مواجهه بیرونی ما با جامعه غرب موجب شد تا نخبگان سیاسی و مدیران فرهنگی جامعه، غرب را در دو رویه استعمار و تکنولوژی ببیند.
پارسانیا اضافه کرد: آنان استعمار را شاخص بعد سیاسی غرب و تکنولوژی را متن علم و آگاهی بشری پنداشتند. این دیدگاه که ریشه در القائات قرن نوزدهمی دنیای غرب دارد، فنآوری و تکنولوژی را دانشی میداند که در فرایند نظریهپردازیهای صرفا علمی بشر پدید میآید. بر مبنای همین دیدگاه بود که مدیران فرهنگی ما سازمانهای رسمی علم را با زاویهای که از دارالفنون آغاز شد در خدمت دانشی قرار دادند که از متن فرهنگ و تمدن غرب روییده بود. اینگونه انتقال که به صورت ناخودآگاه انجام میشد، جایی برای گفت و شنود علمی، گزینش و انتخاب باقی نمیگذارد.
پارسانیا با اشاره به پیامدهای گفتوگو و داد و ستد فرهنگی اظهار داشت: داد و ستد فرهنگی در ذات خود نه تنها مذموم و بد نیست، بلکه پدیدهای میمون و مبارک است. اما مشکل در جایی پدید میآید که انتقال، ناخودآگاه در حاشیه عواملی انجام شود که زمینه معرفت و گزینش آگاهانه در آن وجود نداشته باشد.
وی گفت: حرکت سالم در این عرصه نیازمند آن بود که دانش غربی با معرفی بنیانهای نظری خویش وارد فضای جوامع دیگر شوند تا به هنگام ورود با لایههای هم افق خود به صورت دانش شناسنامهدار، طرف گفتوگو باشند؛ در حالی که راه طی شده تا به امروز خلاف آن بوده است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.