طلبه امروزی

طلبه امروزی

۴۰ مطلب با موضوع «دستنوشته ها» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سال 1378 وضعیت مالی خانواده متوسط به بالا بود (لااقل 2 تا کامیون داریم و درآمدی نسبتا مناسب)

تصمیم بر ازدواج دارم آخه کم کم وارد 20 سال میشم اما ابتدا باید امکانات شروع یک زندگی رو فراهم می کردیم که فراهم شد، و اما وسایلی که برای تشکیل خانواده مهیا گردید به قرار زیر است:

1- یک فرش 12 متری و یک فرش 6 متری

2- یک دست رختخواب و مقداری پتو که رسم بود تو پاتختی میاوردن

3- یک اجاق تک شعله و یک بخاری

4- سماور و یک سرویس چینی و مقداری پلاستیک جات و قاشق و چنگال

 5- کمدی که رسم بود و پراز خالی بود

5- در حدود 70 یا 80 جلد کتاب

یک سال بعد یک یخچال 10 فوت آزمایش به صورت قسطی گرفتم که اگه کسی چشمش نزنه هنوزم داره واسمون کار میکنه سال 1384 یه تلویزیون سامسونگ 21 اینچ به صورت قسطی از فروشگاهی در قم خریداری شد که الانم سحر ماه مبارک، برنامه ی ماه خدا رو از همون می بینیم.

مراسم عروسیمون هم یه سفر زیارتی مشهد بود که با اتوبوس ابتدا رفتیم تهران و از اونجا با اتوبوس های بنز بدون کولر به مشهد الرضا رسیدیم.

قصر آبی ما حوض های حرم و پدیده شاندیز هم کبابی سرکوچه که یک یا دو بار ازش کباب گرفتیم، بازار بین المللی و الماس شرقمون هم دیدن بازار رضا بود.

از زیارت که برگشتیم یه مهمونی 70 یا 80 نفره از بین اقوام برگزار کردیم و زندگی به بخواست خدا جاری شد.

 

 

 
  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

عبادت از نماز و خمس و زکات شروع می‌شود و با عبور از رمضان و روزه داری و شب قدر، به حج می‌رسد، حج اوج برائت است. هر انسانی که شروع به عبادت و نماز خواندن می‌کند از طریق نماز ارتباط با مبدأ پیدا می‌کند کم کم پالایش می‌شود و لایه لایة کثافاتی که در او به وجود آمده است از بین می رود.

گفته می شود مومن شب قدر طلب مغفرت کند، در حج هم همین را می گویند. دعا هم که می‌خواند اول آن طلب آمرزش گناهان است. چرا که تا وقتی از حالت مریضی و کسالت در نیاید و کثافاتش از او جدا نشود نمی‌تواند ارتباط برقرار کند و اینها مقدمه حضور در لشکر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

با نماز و روزه نهرهای نور جاری می‌شود و نهرهای بزرگتر در نمازهای جماعات و جمعه جاری می‌شود. دریاچه، همان نماز عید فطر است و اقیانوس هم در حج شکل می‌گیرد. اقیانوس نور و ظلمت درگیر می‌شود. فشاری که کفر و ایمان به هم می‌آورند حقیقی است و اینجا همانجایی است که باید بخشی از فشارهای جبهه ایمان را به جان خرید.

ولی اینکه در نمازها و عبادات حالی برای ما نیست و احساس کسالت می‌کنیم و شعارها در مسجد‌النبی تبدیل به مرگ بر آمریکا نمی‌شود بحث دیگری است. برای برخی، نمازها تبدیل به نماز منافقانه می‌شود و خیر و خاصیتی برای آنها ندارد. یعنی گندیده می‌شود و باتلاق‌های کثافت و ظلمت درست می کند، ظلمت روی ظلمت درست می‌شود. ولی آن گروهی که هدایت خداوند شامل حال آنهاست، شیعیان اهل‌بیت عصمت و طهارت «علیهم السلام» هستند.

در رمضان گناهان می‌سوزد[1]،  البته برای ما اینگونه است برای معصومین «علیهم السلام» به گونه ای دیگر است. رمضان معنی مهمانی هم دارد و فقط به معنی سوزاندن گناه نیست. مهمانی خداوند برای محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است. به ما که اهل شکم و دنیا هستیم وقتی می‌گویند نخور و انجام نده برایمان سخت است. ولی برای کسی که بر شکم و طبیعت‌اش حاکم است و از دنیا برای او بوی تعفن صادر می‌شود، اینگونه نیست.

ماه مبارک، مومنین را آماده شب قدر می کند شبی که مقدّرات تکوینی، تاریخی و اجتماعی جهان اسلام و جبهه کفر تعیین می‌شود می گویند به چه میزان کفر امداد شود و چه مقدار متیدینین امداد شوند. چه کسانی به دنیا بیایند و چه کسانی از دنیا بروند در این حیات و ممات آلیاژهای افراد هم مشخص می‌شوند. آلیاژها در هر نطفه‌ای و هر امتی که بسته شود، عوض می‌شود انسانهای ثابتی به دنیا نمی‌آیند، صورت و  گوش و چشم را قوت و ضعف می‌دهند، توانمندی‌های روحی و عقلانی را هم مشخص می‌کنند. مشخص می شود چه تعداد متفکر به هر گروه[2] داده ‌شود و برای چه کارهایی و چه اموراتی، چه کسی رئیس جمهور شود، بافت مجلس چگونه باشد، چه کسانی از متغیر اصلی این گروه و آن گروه بمیرند، و چه مقدار نیرو به آنها اضافه شود: تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلّ‏ِ أَمْرٍ، هم تکویناً و هم اجتماعاً بر قلب مبارک حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) نازل می‌شود.

اما بعضی شب قدر به خانة خدا رفته، مهمان او می‌شویم و معمولا سراغ مسائل دنیا می‌رویم. تقدیرات خداوند متعال به میزانی است که امت جهان اسلام یک قدم به خونخواهی خون امام حسین «علیه السلام» نزدیک تر شوند. قرار است فشارها به حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفدا) کم شود. نقش شب قدر ما در این میان چیست؟

 آیا جز این است که کم شدن فشارها و هجمه ها به پیروزی سپاه و سربلندی علمدار سپاه حضرت[3] (ارواحنا له الفدا)است.

 



[1] - پیامبرصلى الله علیه وآله: إنَّما سُمِّیَ الرَّمَضانُ لأِنَّهُ یُرمِضُ الذُّنُوبَ؛(۴) رمضان، رمضان نامیده شد؛ زیرا گناهان را مى‏سوزاند. (میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج 4، ص 176، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی

[2] -سه  جبهه ایمان ، کفر ، نفاق صف بندی‌های اصلی از هبوط حضرت آدم تا قیامت است.

[3] - فقیه پرچمدار امام خامنه ای

  • رسول ساکی

                                   بسم الله الرحمن الرحیم 

                                  (لَیۡلَةُ ﭐلۡقَدۡرِ خَیۡرٌ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٍ)

  شب قدر از هزار ماه بهتر است ؛ عبادت در شب قدر برابر با هشتاد و سه سال عمر یک انسان است. این آیه می گوید: «گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز‌آی» ، چرا که راه برای آمدن به سوی خدا به شکل باور نکردنی باز است.

قرار نیست ریاضت سرسختانه ای هم متحمل شوی، اگر اهلش باشی قرار است که «ره صد ساله را در یک شب طی کنی» قبول کردنش سخته ، درسته ، اما این مشکل توست که گمان میکنی  می شود همه چیز را با دو دو تا چهار تای ریاضی حل کرد. این مشکل ماست که می خواهیم همه حقایق عالم رو با داده های 20 – 30 سال تحصیلاتمون منطبق کنیم ولی نمی شود.

بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادیگری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاهها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد[1].

از دانشمندان بزرگ غرب در تعامل با کلیسا گفت: هرآنچه را که برایش دلیل اقامه کردیم علمی است و غیر آن را خدا خواسته است. حال گناه آن دانشمندی که احساس می کند برای همه چیز در عالم دلیلی وجود دارد و در نهایت بیان می کند که خدا مهندس باز نشسته است چیست؟

براستی چه کسی می داند  شب قدر چیست و علت بالا بودن ارزش یک شب آن از هزار شب غیر قدر کدام است؟ این امر را چگونه تحلیل کنیم؟ واقعیت این است که (وَمَاۤ أَدۡرَیـکَ مَا لَیۡلَةُ ﭐلۡقَدۡرِ)  (و تو چه میدانی شب قدر چیست؟)[2]  اما اگر از من بپرسید خواهم گفت: برای کسی که اعتقاد و ایمان به خدا دارد؛ طی کردن راه هشتاد و سه سال در یک شب امکان پذیر است چرا که وعده؛ وعده خدای متعال است و همین مرا کفایت می کند.

شب قدر شبی است که (تَنَزَّلُ ﭐلۡمَلَـٰۤئِکَةُ وَﭐلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٍ) (ملائکه و روح به اذن خدای متعال فرود می آیند جهت (تقدیر، تنظیم و تصویب) هر امری از حوادث روی زمین که از آن شب تا شب قدر آینده رخ می دهد)[3].

و البته این موضوع را هم نمی توان با ادبیات غیر الهی تحلیل نمود و بهتر آن است که به خدا اعتماد کرد و  شب قدر را قدر دانست.


[1] - مقام معظم رهبری دیدار جمعی از اساتید و اعضای هیات علمی، نخبگان، و مراکز تحقیقاتی ۱۳۸۸/۰۶/۰۸

[2] - ترجمه سوره قدر بهرام پور

[3]  - ترجمه سوره قدر آیت الله مشکینی

  • رسول ساکی

                                           بسم الله الرحمن الرحیم

محور، میزان، محک، مقیاس و شاخص کار،  ائمه (علیهم السلام) هستند، من و شما در عالم موضوعیتی نداریم، باشیم یا نباشیم، ما نباشیم حتی ممکن است وظایف ما خیلی بهتر و بدون ضعف بدست دیگران انجام شود.

در طریق عبادت خدای متعال ، عبادت بندگان قبول نمی‌شود مگر به حب محمد و آل محمد (ص)، چرا که آنها در عالم موضوعیت دارند.

زمانی که به ما و منافع ما آسیبی می زنند یا اهانتی می کنند کلی پیچ و تاب می‌خوریم ولی وقتی که حقوق و حدود نسبت به معصومین رعایت نمی شود حرفی برای گفتن نداریم، بعد هم ادعای محبت و نوکری آنها را می‌کنیم.

اما آنها به دلیل کرمشان، عمل ناقص ما را هم ندیده می‌گیرند و قبول می‌کنند. با اینکه می دانند جنس آن بدل است اما خریداری می کنند، مخصوصاً درباره توسل به حضرت سید الشهداء، چرا که خدای متعال عمل با ریا را قبول نمی‌کند اما در مورد سید الشهدا (بنا به بعضی روایات) می‌گوید بد آن را هم ‌خریداریم.

روایتی نقل می‌کنند و می‌گویند حتی اگر اخلاص هم نباشد خدای متعال عبادت برای سید الشهدا را قبول می‌کند.

در روضه توجه انسان به حاجت خود نیست بلکه به خود مصائب است و اگر توجه به مصائب و حالت‌ تحقق پیدا کند، خدای متعال هر چه مصلحت باشد را تفضل می‌کند. چرا که اهل بیت  اسماء تکوینی و اسماء حسنای الهی هستند.

 در ماه مبارک رمضان، توسل و استغفار‌، از جمله چیزهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد چرا که استغفار و حجت خدا چیزی است که خود خدا برای آنها احترام ویژه ای قائل است و می فرماید: «وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » (و اما خدا بر آن نیست که آنها را عذاب کند تا تو در میان آنها هستى، و خداوند عذاب‏کننده آنها نیست تا آنها استغفار مى‏نمایند)

با دعای قرآنی «وقُل رَبِّ أدخلنی مُدخل صدق»[1]داخل در روضه شویم ؛ این دعا با لفظ «قل» آمده، یعنی هم دستور وقوع دارد و هم تقاضای راست گفتن و با صدق وارد شدن در اعمال و با صدق خارج شدن که حتماً این کار هم نمی‌شود «الا سلطان نصیر» که وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) است از طرف خدا.

  • رسول ساکی

بسمه تعالی

 برخورد با پاکسازی تروریست های سوریه مهمتر از محکوم کردن نسل کشی مسلمانان میانمار برای سازمانهای حقوق بشر در دنیا

امام خامنه ای :

در یک کشورى در شرق آسیا - در میانمار - هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، دارند فدا میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئیم دستهاى سیاسى در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهاى دینى و مذهبى است - مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائى که براى حیوانات دل میسوزانند، همانهائى که اگر در جوامعى که مستقل از آنها هستند، وابستهى به آنها نیستند، کوچکترین بهانهاى پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا. میگویند اینها میانمارى نیستند؛ خب، گیرم نباشند - البته دروغ میگویند، سیصد چهارصد سال است که اینها در آنجا زندگى میکنند؛ آنطور که به ما گزارش میشود - باید کشته شوند؟! همین حالت در طول سالهاى متمادى در همان کشور و در کشورهاى مجاور، از سوى غربىها، بخصوص از سوى انگلیس، نسبت به همان مردم وجود داشته. پدر این مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودى حرث و نسل - همان طور که خداى متعال در قرآن میفرماید - کارى نکردند. بله، براى اینکه بازار محصولات پیدا کنند، بازارهائى را آراسته کردند؛ مردم را با محصولات جدید آشنا کردند، براى اینکه تجارت خودشان را رونق بدهند. این تمدن، منقطع از معنویت و قرآن است.

اول رمضان المبارک ۱۴۳۳

۱۳۹۱/۰۴/۳۱

 

میانمار

  • رسول ساکی

                                              بسم الله الرحمن الرحیم

یک نگاه به ماه مبارک رمضان این است که با سایر ماه ها تفاوتی ندارد و تنها قراردادی برای نظم در عبادات است، یعنی همه مومنین در یک زمان خاص مناسک مشترکی را انجام دهند[1].

نگاه دوم و صحیح این است که ماه مبارک رمضان تفضلی است از ناحیه خداوند متعال که یک خصوصیات حقیقی را در آن قرار داده و واقعیتش بالاتر و عظیم‌تر ، از هر چیزی که آن را واقعی می‌دانیم.

عبادات و توفیقاتی الهی متنوعی در عالم وجود دارد که خیلی‌ از افراد جامعه شرایطشان به گونه ای است که -  چه از نظر مالی و چه از نظر کار و وظیفه  - به آنها دسترسی ندارند به عنوان مثال نمی‌توانند به حج و حرم حضرت رسول (ص) بروند حتی گاهی برخی توانایی زیارت بارگاه ملکوتی ثامن الحجج را هم ندارند.

خداوند متعال زمانهایی را در عالم خلق کرده است که اگر در دور افتاده ترین منطقه یا فقیرترین انسان باشید بدون اینکه برنامه‌ریزی کنید یا کم و زیادی را تحمل کنید به سراغ شما می آید و درون آن قرار می گیرید.

ماهی که نفس کشیدن هم در آن ثواب دارد شیاطین بر حسب بعضی از روایات در این ماه مبارک از تصرف در عالم محروم هستند، در عوض رفت و آمد ملائکه زیاد می شود.

با اینکه مسلماً عید نوروز خبر واقعی در کائنات محسوب نمی‌شود ولی قبل از فرا رسیدن آن مردم خانه تکانی می‌کنند و هر کس به اندازه‌ی توانش برای نو، نوار شدن تلاش می کند این حالات حکایت از عید نوروز دارد. اما براستی برای لیله القدر باید در خانه ها چه خبر باشد؟ حالات مردم باید نشانه از چه چیزی باشد؟

چه خبری مهمتر از اینکه «لیله القدر» می‌تواند انسان را از شقاوت به سعادت برساند، می‌تواند یک انسان را به حالت انسان صالح برای رضوان خدای متعال آماده کند.

لیله القدر و ماه رمضان یک حقیقت است و بالاترین شبش، شب قدر است که یک حقیقت بسیار عظیم است.

هزار ماه هشتاد سال است و اگر انسان این مطلب را درک کند بار یک عمر خود را می تواند ببندد، اگر بخود سختی ندهد لااقل بار سالش را حتمی مهیا می کند.

همه اینها نشان از این است که حقیقتا اسباب رشد در عالم فراهم است. برای همه مردم به یک اندازه ؛ این عبادت ؛ عبادتی است که غنی و فقیر ندارد، شهری و روستایی ندارد همه میهمان خدایند. همه انسانها مجازند در این مهمانی به اندازه 80 سال خود توشه ببندند.

 اما اگر این ضیافت الهی را با چنین شرایطی از دست بدهیم چه کسی را باید لعن کنیم شیطانی که توانایی تصرف در وجود ما ندارد یا خود شیطانمان را

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

در جامعه اسلامی ارائه تحلیل های آبگوشتی ممنوع

حتما در جمع­هایی بوده­اید که از هر دری سخنی به میون اومده و از قضا همه حاضرین خود را متخصص در موضوعات مطرح شده دانسته و پیرامون آن موضوع شروع به سخنرانی کرده اند و هر کدام علی­المبنای ذوق و سلیقه خود چنان تحلیل ناکارشناسانه­ای ارائه کرده­اند که گویی موی سرشان را در این موضوع سفید کرده اند.

 

جمعی که فیلی را در تاریکی لمس نمودند و هرکدام بنا به برداشت خودشان شروع به تحلیل فیل نمودند. اولی گفت فیل یک ستون قوی و محکم است، دومی گفت فیل یک شیلنگ ضخیم در فلان ابعاد است و سومی گفت فیل همان لواشک خانواده است و ...

  • رسول ساکی

بسمه تعالی

در ابتدای دهه 1990 م.  زمانی که  سالهای سقوط مارکسیسم خوانده می شود «فوکویاما» ـ سیاستمدار آمریکایی ژاپنی تبار ـ نظریه پایان تاریخ را مطرح نمود و سه سال بعد از مطرح کردن این نظریه در کتابی با عنوان «پایان تاریخ و آخرین انسان» نظریه خود را تشریح نمود.[1]
در حقیقت معنای عرفی این نظریه این است که کاروان تاریخ به سرکردگی آمریکا و کشورهای توسعه یافته با اعتقاد به لیبرال دموکراسی به سمت غایت و هدف خود در حال حرکت است و سایر کشورهای جهان هم به پیروی از آنها وارد این کاروان شده اند.
در فرض پذیرش چنین وضعیتی، انقلاب اسلامی به رهبری شخص امام راحل و به اذن حضرت حجت با اخطار به کاروان الگوهای مدیریت غرب به خاطر تشخیص غلط در شناخت تکامل انسان، مسیر انقلاب را از چنین مدل های اداره ای جدا نمود و  توانایی مدیریت جامعه، توسط اخلاق انبیاء را اعلام نمود.
با تغییر الگوهای مدیریتی در انقلاب بر مبنای اسلام ، آنهم نه در همه ابعاد بلکه تنها در بخشی از بُعد سیاست(نظام ولایت فقیه)، جوامع غربی برای مدیریت خود احساس خطر نمودند.
با احساس خطر غرب از ایجاد الگوی مدیریتی جدید بر مبنای اسلام ده ها کشور دنیا علیه انقلاب اسلامی ایران متحد شدند و از هیچ تلاشی برای حذف فیزیکی صاحبان این الگو دریغ ننمودند.
با گذشت تقریبا یک دهه مبارزه تمام عیار کشورهای غربی، علیه انقلاب، در پوسته جنگ هشت ساله ایران و عراق فکر حذف فیزیکی صاحبان این الگو را از ذهن خود بیرون کرده و  به درگیری در سایر جبهه ها روی آوردند.
و اکنون سی سال است که انقلاب با حفظ آرمانهای محوری خود و در مسیر طراحی الگوهای مدیریتی مطلوب در حال حرکت است و هر روزه دشمنان این انقلاب به اشکال مختلف – مانند عملیات های تروریستسی، طراحی کودتا و انقلاب های مخملی، تحریم ها و ... -  در حال ضربه زدن به این ملت و کشور هستند. اما همچنان استوار به رهبری امام المسلمین حضرت آیت الله خامنه ای در حال حرکت به سمت قله تکامل انسان الهی هستیم و راه همچنان ادامه دارد...


________________________________________
[1] - فوکویاما در اولین سطرهای مقدمه کتابش می نویسد:
من استدلال می کنم که اجماع قابل ملاحظه ای درباره مشروعیت و مقبولیت لیبرال دموکراسی به عنوان نظام حکومتی که در چند سال گذشته در سراسر جهان به وجود آمده، پدیدار گشته و بر ایدئولوژیهای رقیب مانند سلطنت موروثی، فاشیسم واخیرا کمونیسم چیره شده است . به علاوه من استدلال می کنم که لیبرال دموکراسی می تواند نقطه پایان تکامل ایدئولوژیک بشر را بنیاد گذارده و شکل نهایی حکومت انسان باشد وچنین [چیزی] به معنی پایان تاریخ است. (Fukuyama,1992,p.1).
 

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

با تعدادی از بچه ها دور هم جمع شدیم و سلسله اردو های آسیب شناسی انقلاب رو راه اندازی کردیم. به گمانم همه دنبال انجام یه کاری بودن که نمی دونستن اون کار چیه! همه ای که میگم ۶ نفر طلبه و ۲ نفر دانشجو طلبه بودیم البته اینا پای ثابت کار بودن.

اردو های آسیب شناسی - اگه اشتباه نکنم - ۷ دوره برگزار شد و محل اون هم شاهین شهر اصفهان - که من تشریف نداشتم - تهران و قم بود.

یادمه تو یکی از این دوره ها که تهران رفته بودیم کل بودجه اردو ۱۰ هزار تومن بود ، آقای (الف ک) مسئول تدارکات بود از نون سنگک خالی تا خیار و گوجه تو لیست غذایی اردو وجود داشت.

روزها از سر صبح تا اواخر شب دنبال بزرگان و صاحب نظران می گشتیم و باهاشون جلسه می گرفتیم معمولا بهمون وقت می دادن ، جلسه رو ضبط می کردیم و بعد هم شروع می کردیم به پیاده کردن نوار - تبدیل فایل صوتی به متن - و جزوه هر جلسه رو معمولا خیلی سریع آماده می کردیم.

دقیق یادمه که جلسه با خانوم مکنون تو مسجد برگزار شد واسه پذیرایی چندتا ساندیس گرفتیم اما هر خورطی که آب میوه رو بالا می کشیدیم انگار با چوب ، تو سر مسئول تدارکات میزدیم آخه بنده خدا قرار بود تمام اردو رو با این ۱۰ هزار تومن اداره کنه! 

چند شب تو مسجد مجد خوابیدیم شب دوم ، سوم هیئت امناء به خادم گفتن که بیرونمون کنه بعد هم اواره این کلان شهر ... شدیم.

اگه اشتباه نکنم تو اون دوره با افرادی مثل :

۱- حجـة الاسلام دکتر رهنمایی

۲- حجـة الاسلام دری نجف آبادی

۳- خانم دکتر مکنون

۴- دکتر علیپور و ... جلسه گرفتیم .

میدونید نتیجه این مدل برنامه ها که تقریبا ۲ سال طول کشید چی بود ! این اردو ها و جلسات با صاحب نظران باعث شده بود که

دیدمون نسبت به مسائل کلان باز تر بشه و یه خورده عمیق تر فکر کنیم.

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

سال  ۱۳۷۹ ایران ؛  شهر نسبتا کوچیک خودمون ؛ حوزه علمیه و من طلبه شدم. باید نوع زندگی کردنم با بقیه متفاوت باشه که هست ، آرامش درونیم به شدت افزایش یافته ، به شکلی که تحمل اشتباهات دیگران و گذشتن از حق شخصی خودم واسم خیلی راحته ، در کل زندگی فردی من دچاره یک تحول بزرگ شده و این احساس در من وجود داشت!

دیگه تو مسجد تریبون داشتم و خیلی راحت یقینیات خودم رو می تونستم در غالب کلاس آموزشی، سخنرانی بعداز دعا و هزار بهانه دیگه واسه بچه های هیئت و مسجد بگم و اونها هم گوش کنن- و البته بندگان خدا یه جورایی مجبور بودن گوش بدن و علنی اعتراض نکنن-  این روند ادامه داشت تا جایی که گاهی شب ها دو و حتی سه جلسه هم صحبت می کردم.

نیمه اول از سال دوم طلبگیم بود که احساس کردم طلبگی اون چیزی نبود که می خواستم!!! البته همه ی اون چیزی که می خواستم نبود. بعضی از طلبه ها حتی اونهایی که تو پایه های بالاتر ما و باصطلاح دارای کمالات اخلاقی بالابودن فقط درس می خونند ، درس می خونند و درس می خونند!! و این اون چیزی نبود که باید باشه!

اگه اشتباه نکنم تو یکی از جلسات اخلاق بود که شنیدم اگه طلاب دست به دست هم بدن می تونن یه شهر و حتی کشور رو آباد کنن؛ بهترین حرکت رو تو اون برهه ، انجام فعالیت های مذهبی انقلابی تو خود حوزه علمیه شهر دیدم ، به همین خاطر وارد دفتر تبلیغات حوزه شدم و بعداز یکی دو ماه مسئولیت تبلیغات حوزه علمیه شهر رو به عهده گرفتم.

روزی که این مسئولیت رو به من دادن ، مثه کسی که ریاست دانشگاه آزاد کل کشور رو به عهده گرفته؛ - البته این یه جمله سیاسی نیست - وارد اتاق تبلیغات شدم کفشهام رو آوردم داخل و درب اتاق رو قفل کردم و تقریبا چند ساعتی تو فکر رفتم که تو این جایگاه چه کارهایی میشه انجام داد!!!

با همکاری بعضی از بچه های باانگیزه ، کار رو از پر شور کردن مراسمات مختلف شروع و به سمت راه اندازی یک نشریه ی داخلی حرکت کردیم.؛ نشریه ای که با ارائه مطالب خاص بتونه تو نوع رفتار طلبه های  حوزه علمیه - البته حوزه ای که فقط مقدمات رو اونجا می خوندن - موثر باشه و طلبه ها رو به سمت فعالیت های اجتماعی سوق بده ، اینجا من از نیوتن سبقت گرفتم و سیب دوم هم رو سرم افتاد و

فهمیدم طلبگی نیمی از راه بود و ادامه راه اینجاست.

  • رسول ساکی