طلبه امروزی

طلبه امروزی

۴۰ مطلب با موضوع «دستنوشته ها» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

در عصر غلبه مدرنیته – دوره ای که تمدن مدرن خود را یکه تاز میدان می دانست و دین را عاجزندگی مدرنز از اداره ی جوامع بشری معرفی می کرد – نور انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به خواست حضرت ولی عصر(عج) و به رهبری امام عظیم الشان تابیدن گرفت و شعار دین می تواند همه امورات بشر را اداره کند لرزه بر اندام مستکبران عالم انداخت چرا که کارآمدی اسلام در اداره جوامع و جاری شدن اخلاق حمیده به معنی عدم کارآمدی تئوری های مادی غربی و شرقی و حذف اخلاق رذیله به شمار می رود.

لذا صاحبان تمدن مادی با متحد کردن کشورهای زیر مجموعه خود سعی در حذف فیزیکی صاحبان انقلاب نمودند و از همان ابتدای انقلاب عملیات های تروریستی و هشت سال جنگ تحمیلی و انواع  تحریم ها را علیه ایران اسلامی به راه انداختند. که با لطف حضرت ولی عصر(عج) و رهبری امام نور انقلابو مقام معظم رهبری همه این تهدیدها به فرصت هایی استثنایی تبدیل شدند.

نکته ای که نباید از آن غفلت نمود همه جانبه بودن هجمه های دشمنان انقلاب است که حوزه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را در بر می گیرد. با مداقه ی در این موضوع دانسته می شود که به شایستگی مقام معظم رهبری بعداز جنگ تحمیلی و تهاجم فرهنگی، دلسوزان نظام را به حوزه اقتصاد متوجه نمودند.

لازم است مومنین در این رابطه دو موضوع را عنایت ویژه داشته باشند؛ مطلب اول این است که اقتصاد کشورهای اسلامی باید متناسب با حال آنها باشد نه اینکه مدل های موجود را دقیقا تکرار نمایند و دوم آن که نباید از اقتصاد های معارض غفلت نمود.


  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

حدودا ۱۲ یا ۱۳ سال پیش وقتی دور هم جمع می شدیم و سعی می کردیم ساعتی از اوقات فراغتمون رو خوش بگذرونیم یکی از کارهایی که انجام می دادیم لطیفه گفتن بود.

به همین خاطر خنده دارترین لطیفه ها رو تو اون جمع تعریف می کردم اما به نشانه بی مزه بودن همه سرشون رو می خاروندن ، به هر زحمتی بود فقط تمومش می کردم و آرزو می کردم«ج م» شروع کنه به تعریف کردن لطیفه های بی مزه و خنده دارش ؛ آره بی مزه چون من که تعریف می کردم کسی نمی خندید اما اون که تعریف می کرد بچه ها از شدت خنده غش می کردن وسط اتاق .

 

 

معمولا تو خوشگذرونی ها همه بچه ها هواسشون به «ج م » بود تا جایی که اگه اون ، تو اینجور مجالس نمیومد بقیه هم انگیزه اومدن نداشتن.

 زمانی که می خواستیم یک کار هیئتی و جدی ؛ مثل برپایی نمایشگاه و یا برگزاری یه مجلس داشته باشیم همه حواس ها متوجه «ع ر» می شد دیگه اینجا نه حرف «ج م» رو خیلی جدی می گرفتیم ، نه برنامه ریزی خودمون رو ؛ اینجا همه منتظر بودن که «ع ر» وارد میدون بشه تا یه برنامه حسابی ریخته بشه.

گاهی وقت ها که سعی می کردیم خودمون رو آدم هایی علمی نشون بدیم تو مباحث علمی ، مستند و مستدل بچه ها به دنبال «ح ش» که یه چند سالی بود طلبه شده بود می گشتن و یه جورایی این اینجور جلسات با حضور ایشون رونق داشت.

 

دیگه الان واسه من قطعی شده که نمیشه به زور کسی رو مدیر کاری کرد البته میشه مسئولیت کاری رو به عهده ی کسی انداخت اما نمیشه اون رو مدیر کرد آخه میدونید:

              مدیریت امری واقعیه و حقیقیه.

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

زمانی که می خواهیم راجع به افراد صحبت کنیم معمولا به سراغ اوصاف آنها می رویم. می گوئیم فلانی شجاع است ، آن یکی تعلق به دنیا ندارد و دیگری ایثارگر است و ...

قطعا نمی توان گفت هر فردی تنها یک وصف خوب یا بد دارد و بس، بلکه انسانها دارای مجموعه اوصاف هستند و گاه یکی از آن وصفها به قدری برجسته می شود که یک انسان را از دیگران متمایز می کند البته ناگفته نماند که این وصف و خلق می تواند جزء اخلاق حمیده و یا رذیله باشد.

زمانی که می خواهیم راجع به شخصیت با عظمت ام ابیها فاطمه الزهرا (س) که صاحب همه اخلاق حمیده و عاری از هر گونه اخلاق رذیله هستند صحبت کنیم قطعا باید راجع به اخلاق حمیده ایشان سخن بگوئیم.

اما براستی برجسته ترین وصف اخلاقی ایشان کدام است؟

 علت اساسی دشمنی دشمنان ایشان چیست؟

آیا زمین فدک علت اصلی برافروخته شدن دشمنانشان گردید و یا اینکه یکی از اخلاق های حمیده ایشان؟

اگر اینگونه است که اخلاق حمیده ایشان علت برافروخته شدن دشمنانشان گرددید آن خلق محوری کدام است؟

ساده زیستی، نماز های طولانی ، کمک به نیازمندان ، ایستادگی در دفاع از حریم ولایت؟؟!!

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم


اگر قلب کسی مریض نباشه و قصد لجاجت هم نداشته باشه، حتما بعضی از موضوعات رو که هیچ عقل سلیمی اونها رو رد نمیکنه ، قبول داره ، اما اگر بنا داشته باشه با هر چیزی که مطرح میشه فقط مخالفت کنه، مثه همون بنده خدایست که خودش رو بخواب زده بود و حتماً می دونید بیدار کردن چنین آدمی به چه معناست !  

حالا شما واسه یه اینجور آدمی هر چی می تونی دلیل بیار! امان از کوچکترین تأثیر. آخه از امروز میگن: نرود میخ استدلال در قلب مریض  این رو گفتم که بعداً کسی نگه؛ آقا نتونستی بعضی ها رو قانع کنی! ملاک قانع شدن همه افراد جامعه نیست! واسه اینکه بعضی ها شبهه عینی دارن نه شبهه ذهنی.

 

یکی از موضوعاتی که هر قلب سالمی اون رو قبول داره ؛ ضرورت یه مدل و روش واسه اداره جامعه است.

پس تو  بحث مدیریت و رهبری جوامع ، قدم اول اینه که یکی جامعه رو اداره کنه. بعید میدونم تو این مرحله کسی حرف و حدیثی داشته باشه.

بنای ما بر اینه که ابتدا از مباحث سلبی شروع کنیم بعد به مباحث اثباتی برسیم. به همین خاطر ابتدا از نقد روش های موجود شروع میکنیم و در نهایت به روش و مدل مطلوب خودمون که اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه است می رسیم.

تو پست های بعدی رو این موضوع بیشتر با هم صحبت می کنیم. امیدوارم این بحث ها ذخیره ای واسه قبر و قیامتمون باشه.

  • رسول ساکی

 بسم الله الرحمن الرحیم

حالا ما فرض رو بر این گذاشتیم که کسی خودش رو به خواب نزده ؛ به همین خاطر خیلی شمرده شمرده و منطقی بحث می کنیم.

رضا خان

هیتلر

تو ضرورت وجود یه روش واسه اداره جامعه به ظاهر کسی اعتراضی و شبهه ای نداره و تنها باید روی چگونگی اون بحث کنیم.

یکی از انواع حکومت هائی رو که میشه گفت مدت های طولانی بر زندگی مردم در طول تاریخ سیطره داشته ، حکومت دیکتاتوریه۱ . تو این نوع از حکومت ، فرد دیکتاتور براساس میل و سلیقه شخصی خودش تصمیماتی می گیره که این تصمیمات بعداز اعلام از طرف اون به قانون تبدیل می شه و کسی جز خودش، توان تغییر اون قانون رو نداره.

 طرف‌داران حکومت استبدادی؛معتقدند این نوع حکومت ، امکان انباشت سرمایه ، برنامه‌ریزی متمرکز و تصمیم‌گیری قاطع رو واسه رفع موانع و توسعه فراهم می‌کنه.

عیب اصلی و محوری تو این سبک از حکومت اینه که هیچ شأن و ارزشی واسه کسی یا چیزی جز شخصی که حاکم هست وجود نداره ، چرا که قانون ، همون خواسته‌ی اوست و مهم نیست فرای نظر اون هم چیزی وجود داره یا نه.

 تو این نوع از مدیریت معمولا افراد متملق به دور حاکم جمع می‌شن واسه اینکه شما در صورتی می‌تونید به مسئولیت برسید که هرچی دیکتاتور بگه شما بگید از این بهتر چیزی نیست.

   تو تاریخ نمونه های زیادی از این نوع حکومت وجود داره و میشه گفت که این نوع حکومت به بن بست رسیده و دیگه کمتر جایی از این نوع حکومت ها وجود داره


 

۱- دهخدا در لغت نامه خود دیکتاتور را به خودکامه . خودرأی . مستبد و مطلق العنان معنا می کند

  • رسول ساکی

محوری‌ترین مفاهیم اداره جامعه و حضور در معادله قدرت «اطلاع، قدرت، ثروت» است. هنگامی که یک ساختار مریض باشد افراد سودجو با استفاده از ثروت‌های بادآورده، اطلاعات حساس اجتماعی را کسب کرده و با ضرب ثروت و اطلاع در هم دست روی نقاط حساس و شاه‌رگ‌های جامعه می‌گذارد و به منافع نامشروع خود نزدیک می‌شود.

گاه زشت‌ترین چهره های اجتماعی که از نامشروع‌ترین راه‌ها به ثروتی باد آورده رسیده‌اند این نحو ضرب «اطلاع و ثروت» در هم را آنقدر تکرار می کنند که صاحبان قدرت‌های اجتماعی دچار توهم شده و ایشان را از جمله رجال جامعه قلمداد کرده و راه را برای حضور این اژدهای هفت سر  فساد مالى[1] در معادلات قدرت باز می‌کنند.

با رسیدن  یک عدّه سودخوارِ مفسدِ فاسد[2] به رأس «معادله قدرت اجتماعی» نظارگر مصادره شدن ثروت‌های اجتماعی و منافع ملی به نفع افراد خاص به روش قانونی – قانونی که خود مصوب آن بوده اند – نه شرعی خواهیم بود.

حال گناه این بلعیده شدن ثروت‌های اجتماعی که ظاهری قانونی برای آن آراسته شده است به گردن چه کسی خواهد بود.



[1] -  واقعاً اژدهاى هفت سرِ فساد مالى چیزى نیست که به این آسانیها بشود آن را ریشه‌کن کرد. آنچه من دریافته‌ام، این است:

گفت اژدرهاست او کى خفته است                   از پى بى‌آلتى افسرده است

تصوّر نکنید کسانى که از مصادره‌ى زمینهاى ملى و از قانون‌شکنى به سرمایه‌هاى بى‌حساب دست یافته‌اند و جریانهاى مالى را با ویژه‌خواریهاى خود به سمت جیبهایشان سرازیر کرده‌اند، الان که شما سرِ کار آمده‌اید، آرام بنشینند و دست از پا خطا نکنند؛ نخیر، اینها توطئه خواهند کرد؛ از نقاط ضعف استفاده خواهند کرد؛ نقاط ضعفى خواهند آفرید تا از آنها استفاده کنند. باید مراقب اینها باشید. (مقام معظم رهبری۱۳۸۲/۰۹/۱۷)

[2] -  هر مسؤولى اگر صحّت عمل داشته باشد، یک عدّه سودخوارِ مفسدِ فاسد قطعاً ضربه خواهند دید. آنها هم ضعیف نیستند و به حسب عادّى امکاناتى در اختیار دارند؛ مراقب ضربات آنها باشید. (مقام معظم رهبری۱۳۸۲/۰۹/۱۷)


  • رسول ساکی

محوری‌ترین مفاهیم اداره جامعه و حضور در معادله قدرت «اطلاع، قدرت، ثروت» است. هنگامی که یک ساختار مریض باشد افراد سودجو با استفاده از ثروت‌های بادآورده، اطلاعات حساس اجتماعی را کسب کرده و با ضرب ثروت و اطلاع در هم دست روی نقاط حساس و شاه‌رگ‌های جامعه می‌گذارد و به منافع نامشروع خود نزدیک می‌شود.

گاه زشت‌ترین چهره های اجتماعی که از نامشروع‌ترین راه‌ها به ثروتی باد آورده رسیده‌اند این نحو ضرب «اطلاع و ثروت» در هم را آنقدر تکرار می کنند که صاحبان قدرت‌های اجتماعی دچار توهم شده و ایشان را از جمله رجال جامعه قلمداد کرده و راه را برای حضور این اژدهای هفت سر  فساد مالى[1] در معادلات قدرت باز می‌کنند.

با رسیدن  یک عدّه سودخوارِ مفسدِ فاسد[2] به رأس «معادله قدرت اجتماعی» نظارگر مصادره شدن ثروت‌های اجتماعی و منافع ملی به نفع افراد خاص به روش قانونی – قانونی که خود مصوب آن بوده اند – نه شرعی خواهیم بود.

حال گناه این بلعیده شدن ثروت‌های اجتماعی که ظاهری قانونی برای آن آراسته شده است به گردن چه کسی خواهد بود.



[1] -  واقعاً اژدهاى هفت سرِ فساد مالى چیزى نیست که به این آسانیها بشود آن را ریشه‌کن کرد. آنچه من دریافته‌ام، این است:

گفت اژدرهاست او کى خفته است                   از پى بى‌آلتى افسرده است

تصوّر نکنید کسانى که از مصادره‌ى زمینهاى ملى و از قانون‌شکنى به سرمایه‌هاى بى‌حساب دست یافته‌اند و جریانهاى مالى را با ویژه‌خواریهاى خود به سمت جیبهایشان سرازیر کرده‌اند، الان که شما سرِ کار آمده‌اید، آرام بنشینند و دست از پا خطا نکنند؛ نخیر، اینها توطئه خواهند کرد؛ از نقاط ضعف استفاده خواهند کرد؛ نقاط ضعفى خواهند آفرید تا از آنها استفاده کنند. باید مراقب اینها باشید. (مقام معظم رهبری۱۳۸۲/۰۹/۱۷)

[2] -  هر مسؤولى اگر صحّت عمل داشته باشد، یک عدّه سودخوارِ مفسدِ فاسد قطعاً ضربه خواهند دید. آنها هم ضعیف نیستند و به حسب عادّى امکاناتى در اختیار دارند؛ مراقب ضربات آنها باشید. (مقام معظم رهبری۱۳۸۲/۰۹/۱۷)


  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

همیشه وقتی کسی می گفت می خوام برم کربلا دوست داشتم منم برم اما به خاطر گناه زیاد دلم شکسته نمی شد  یعنی یه جورایی کاملا تشنه نشده بودم و عطش نداشتم

هر دوتاشون از بچه های شورای شبکه مساجدند ،

سکانس اول : چند روز پیش وقتی واسه خداحافظی قرار بود برم خونشون تو خیابون ساحلی وقتی می خواستم سوار ماشین بشم یه چیزی تمام دلمو آتیش زد ، صدای چندتا مسافر شهرستانی که عقب وانت بار نشسته بودن و با هم واسه کربلا می خوندن.


سکانس دوم : واسه روزهای اول ماه مهمونی خدا یه سر به شهرستان زدم باهاش تماس گرفتم می خواستم یه شماره تلفن ازش بگیرم . گفت کجایی می خوام ببینمت قرار گذاشتیم اومد پیشم یه کم صحبت متفرقه ، بعد هم دست انداختیم گردن هم واسه خدا حافظی ، نمی دونم چی به سرم اومده من که هنوز همون گناه کار سابقم  چرا دل تنگ کربلام!!

سکانس سوم : دیروز ساعت تقریبا ۵ اومدم خونه زنگ زدم

محمدرضا : کیه؟

خودم : بابا جون منم درو باز کن

در باز شد محمدرضا دوید اومد دم در : بابا کربلا بمب واقعی گذاشتن امیرعلی عمو مجید هنوز چشاش باز نمیشه.

خودم با دلی پر از آتیش : نگو باباجون خدا نکنه

محمدرضا : راست میگم الان خاله زنگ زد

خودم : خانم ، بچه چی میگه؟ خانم با حال مضطرب : راست میگه!

  • رسول ساکی

درس اخلاق برای نخبگانخیلى باید مراقب باشیم: مراقب حرف زدن، مراقب موضع‏گیرى کردن، مراقب گفتن‏ها، مراقب نگفتن‏ها. یک چیزهائى را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکرده‏ایم. یک چیزهائى را باید بر زبان نیاورد، باید نگفت؛ اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کرده‏ایم.

نخبگان سر جلسه‏ ى امتحانند؛ امتحان عظیمى است. در این امتحان، مردود شدن، رفوزه شدن، فقط این نیست که ما یک سال عقب بیفتیم؛ سقوط است.

  • رسول ساکی

هیئت مکانی است مقدس برای عزاداری و کسب معرفت نسبت به ائمه معصومین (علیهم السلام) ، سخنران؛ پرچمدار علمی معارف اهل بیت (علیهم السلام) ، مداح؛ پرچمدار هنری اهل بیت(علیهم السلام) و مسئول هیئت، مسئول حفظ جهت و هماهنگ کننده  «هیئت، سخنران و مداح» می‏باشد.


  • رسول ساکی