بسم الله الرحمن الرحیم
اگر قلب کسی مریض نباشه و قصد لجاجت هم نداشته باشه، حتما بعضی از موضوعات رو که هیچ عقل سلیمی اونها رو رد نمیکنه ، قبول داره ، اما اگر بنا داشته باشه با هر چیزی که مطرح میشه فقط مخالفت کنه، مثه همون بنده خدایست که خودش رو بخواب زده بود و حتماً می دونید بیدار کردن چنین آدمی به چه معناست !
حالا شما واسه یه اینجور آدمی هر چی می تونی دلیل بیار! امان از کوچکترین تأثیر. آخه از امروز میگن: نرود میخ استدلال در قلب مریض این رو گفتم که بعداً کسی نگه؛ آقا نتونستی بعضی ها رو قانع کنی! ملاک قانع شدن همه افراد جامعه نیست! واسه اینکه بعضی ها شبهه عینی دارن نه شبهه ذهنی.
یکی از موضوعاتی که هر قلب سالمی اون رو قبول داره ؛ ضرورت یه مدل و روش واسه اداره جامعه است.
پس تو بحث مدیریت و رهبری جوامع ، قدم اول اینه که یکی جامعه رو اداره کنه. بعید میدونم تو این مرحله کسی حرف و حدیثی داشته باشه.
بنای ما بر اینه که ابتدا از مباحث سلبی شروع کنیم بعد به مباحث اثباتی برسیم. به همین خاطر ابتدا از نقد روش های موجود شروع میکنیم و در نهایت به روش و مدل مطلوب خودمون که اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه است می رسیم.
تو پست های بعدی رو این موضوع بیشتر با هم صحبت می کنیم. امیدوارم این بحث ها ذخیره ای واسه قبر و قیامتمون باشه.
- ۱ نظر
- ۲۱ فروردين ۹۰ ، ۱۸:۲۱