در گذشته ای نه چندان دور یکی از شهرستان های استان در یک دوره همزمان حدود 70 مجتهد مسلم زندگی می کردند تا جایی که مرحوم ملا اسدالله که عصر با شیخ انصاری بوده اند 12 پسر داشته است که 11 نفر آنها مجتهد بوده اند و نام آنها در تاریخ ثبت شده است.
امروز هم یکی از روستاهای استان بیش از 70 طلبه و روحانی به جامعه تقدیم نموده است اما نکته قابل توجه این که با وجود این جمعیت از طلاب و فضلا و همچنین سه مسجد این روستا هیچ روحانی و طلبه ای در این روستا اقامه جماعت نمی کند.
در استان مساجدی نه چندان کمی وجود دارد که روحانی در آنها مستقر نیست و حتی اقامه جماعت در آنها صورت نمی گیرد، این اتفاق در شرایط زمانی رخ داده است که جمعیت خوب و قابل توجهی از طلاب حوزه علمیه قم متعلق به استان می باشد که حاضر نیستند درس و بحث را رها کنند و به شهر و دیار خود هجرت نمایند.
در بحث هجرت طلاب و فضلا به شهرها و روستا ها باید چند موضوع را مورد توجه قرار دارد که اگر عنایت خاصی به این موضوعات شود می توان مدعی بود که زمینه هجرت فضلا از قم به سایر مناطق کشور تا حدودی فراهم گردیده است. در این چند سطر به برخی از این محورها به صورت انتزاعی؛ نه تکاملی نگاهی خواهیم داشت.
چرا که در نگاه تکاملی هجرت یکی از موضوعات انتقال مراحل تحول حوزه های علمیه ی متناسب با انقلاب می باشد که بحثی علمی بوده و مجالی دیگر را طلب می کند که ممکن است از حوصله ی مخاطبان این رسانه خارج باشد اما موقعیت را غنیمت شمرده و به برخی از مسائل اشاره ای اجمالی داشته باشیم.
اولین و مهمترین بخش این موضوع طلاب علوم دینی هستند که نباید به دنبال گوشه گیری و زندگی بی دغدغه باشند. بعضا برخی از فضلا به زندگی یک نواخت در قم عادت کرده اند به گونه ای که سالیان متمادی در حال تحصیل و تهذیب هستند ولی اثری بر زحمات آنها مترتب نیست و در صورتی که با اندوخته های خود به مناطق نیازمند هجرت نمایند زحمات ایشان به بار می نشیند و شاهد آثار و برکات فراوانی در نقطه نقطه ی ایران اسلامی خواهیم بود.
ضلع دیگر این موضوع حوزه های علمیه هستند که نباید طلاب را به دور از اجتماعیات اسلام و نیازمندی های جامعه، تنها و تنها سرگرم درس خواندن کنند و شخصیت آنها را بریده از انقلاب و ادبیات انقلاب تعریف نمایند زیرا بریده دیدن خود از انقلابی که زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفدا) می باشد برای روحانی افتخار نیست بلکه مایه ی سرافکندگی و ننگ است اما با این حال بعضا در برخی از مدارس استان مشاهده می شود با طلاب علوم دینی در صورتی که وارد موضوعان انقلاب و نیازمندی های جامعه شوند برخورد جدی می شود. همین امر باعث می شود برخی از طلاب توجهی به نیازمندی های جامعه و مردم نداشته باشند. چنین شخصیتی تنها به دنبال گوشه ای خلوت می گردد تا به مسائل فردی خود مشغول باشد.
گفته شد که طلاب باید ایثار نمایند و به مناطق فاقد روحانی هجرت کنند ولی نباید از این موضوع هم غفلت نمود که روحانیون هم مانند سایر مردم جامعه نیازمند مسکن، خوراک، پوشاک و... هستند نمی توان انتظار داشت که عموم جامعه از صبح تا شب به دنبال تأمین مایحتاج زندگی و خانواده خود باشند ولی روحانیت هیچ کدام از احتیاجات خانواده را فراهم نکند.
لذا انتظار می رود مسئولین همانگونه که به فکر نیازهای مادی جامعه هستند به فکر نیازهای معنوی جامعه هم باشند و بخشی از بودجه جامعه را برای تحقق آرمانهای اسلام و انقلاب سوق دهند تا مبلغین بتوانند با خیالی نسبتا آسوده به اقامه عبادات مشغول شوند.
از دیگر موضوعاتی که در بحث حضور روحانیون و مبلغین در مناطق تبلیغی مطرح هست نوع برخورد مسئولین شهری با آنهاست که معمولا در شهرستان ها خود به معظلی قابل توجه تبدیل شده است.
عقب بودن سرعت عمل برخی مسئولین از قافله انقلاب باعث شده است که مطالبه روحانیت جوان و انقلابی را از خود نوعی ناهنجاری تلقی کنند لذا برخورد های انفعالی آنها باعث شده است فضلای حوزه های علمیه در شهر های بزرگ محیط شهرستان ها را برای فعالیت های خود فضایی بسته و نامناسب بدانند.
آخرین موضوعی که در این یادداشت می خواهیم به آن توجه داشته باشین این است که هجرت و تبلیغ یک بحث فردی نیست که افرادی بخواهند به صورت بریده بریده به مناطقی هجرت نمایند تا مشکل کشور حل شود. بلکه شبکه نمودن مساجد و مبلغین و همچنین راه اندازی مجموعه ای برای تولید محتوا و پشتیبانی یکی از نیازهای اساسی هجرت می باشد.
البته ناگفته نماند که معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری از سال 1380 اقدام به راه اندازی مجموعه ای با عنوان طرح هجرت نموده است و با تمام مشکلات بودجه ای که دارد امروز مبلغین آن بیش از 3000 منطقه فاقد روحانی را تحت پوشش قرار داده اند.
- ۴ نظر
- ۱۰ آبان ۹۱ ، ۱۲:۲۴