بسم الله الرحمن الرحیم
حالا ما فرض رو بر این گذاشتیم که کسی خودش رو به خواب نزده ؛ به همین خاطر خیلی شمرده شمرده و منطقی بحث می کنیم.
تو ضرورت وجود یه روش واسه اداره جامعه به ظاهر کسی اعتراضی و شبهه ای نداره و تنها باید روی چگونگی اون بحث کنیم.
یکی از انواع حکومت هائی رو که میشه گفت مدت های طولانی بر زندگی مردم در طول تاریخ سیطره داشته ، حکومت دیکتاتوریه۱ . تو این نوع از حکومت ، فرد دیکتاتور براساس میل و سلیقه شخصی خودش تصمیماتی می گیره که این تصمیمات بعداز اعلام از طرف اون به قانون تبدیل می شه و کسی جز خودش، توان تغییر اون قانون رو نداره.
طرفداران حکومت استبدادی؛معتقدند این نوع حکومت ، امکان انباشت سرمایه ، برنامهریزی متمرکز و تصمیمگیری قاطع رو واسه رفع موانع و توسعه فراهم میکنه.
عیب اصلی و محوری تو این سبک از حکومت اینه که هیچ شأن و ارزشی واسه کسی یا چیزی جز شخصی که حاکم هست وجود نداره ، چرا که قانون ، همون خواستهی اوست و مهم نیست فرای نظر اون هم چیزی وجود داره یا نه.
تو این نوع از مدیریت معمولا افراد متملق به دور حاکم جمع میشن واسه اینکه شما در صورتی میتونید به مسئولیت برسید که هرچی دیکتاتور بگه شما بگید از این بهتر چیزی نیست.
تو تاریخ نمونه های زیادی از این نوع حکومت وجود داره و میشه گفت که این نوع حکومت به بن بست رسیده و دیگه کمتر جایی از این نوع حکومت ها وجود داره
۱- دهخدا در لغت نامه خود دیکتاتور را به خودکامه . خودرأی . مستبد و مطلق العنان معنا می کند
- ۲ نظر
- ۱۵ فروردين ۹۰ ، ۱۸:۲۴