بسم الله الرحمن الرحیم
میخواستم ادامه پستهای قبلی رو بزنم اما به دو دلیل پیشنهاد اهالی دارغوز آباد رو ترجیح دادم.
اول اینکه : ممکنه بچهها از ذکر بیوقفه و پشت سرهم ، سرگذشت طلبه امروزی خسته بشن
دوم اینکه : این روزها مسئله حجاب یه بحث نسبتا داغه و در ضمن خیلی شبیه سرگذشت اهالی دارغوزآباده، به همین خاطر این پست متولد شد.
لازم به ذکره که این یاداشت اصلا سیاسی نیست فقط ذکر یه تجربه است نه بیشتر
یکی از اهالی دارغوز
آباد میگفت: یه سال پائیز که برگ درختهای جنگل روی زمین فرش جنگل رو
بافته بود ، بچهها با دست زدن به اونها دچار مسمومیت میشدن؛ مدعیان سابقه
و تجربه یه شورا راه انداختند واسه دفع ضررهای ناشی از سموم روی برگها!
سطح اول: گفتن همه برگهای توی جنگل رو جمع کنیم تا دیگه بچهها مسموم نشن ، اما چند روز بعد دوباره ...!
سطح دوم: شورا دوباره تشکیل شد و بعداز چند روز تحقیق و تفحص متوجه شدن علت سموم روی برگها، آب رودخونهی وسط جنگله. بعد از جلسه، بناشد مسیر آب رودخونه رو تغییر بدن که دیگه برگای درختا مسموم نشن. همه اهالی دارغوز آباد جمع شدن ، طی یک عملیات چند روزه و با بکارگیری همه توان روستا ، مسیر رودخونه عوض اما ...!!
آره حالا دیگه مسیر آب از توی زمینهای کشاورزی عبور میکرد و مشکل چند برابر شد! دیگه هم اهالی خسته شدن هم بودجه در حال تموم شدن بود. در آخرین جلسه شورای با تجربهها، گفتن هیچ راهی وجود نداره اما واسه اینکه جوونا بگن مسئولین روستا واسمون ارزش قائلن بنا شد واسه برنامهریزی جدید از جوونهای بی تجربه هم استفاده کنند.
سطح سوم: شورای جوانان تشکیل شد. هیچ نگاهی نمی تونست به این شورای بیتجربه اعتماد کنه! بعد از ساعتی نتیجه کار اعلام شد جمع کردن برگها و تغییر مسیر رودخونه، کارهای روبنایی بودن باید علت آلودگی رودخونه پیدا بشه نه مسیر اون رو عوض کنیم. کارخونهای که نزدیک رودخانه بود علت آلوده شدن آب رودخونه بود. قرار شد که کارخونه برای دفع آلودگی زباله های خودش از یه چیزی به اسم ف ی ل ت ر استفاده کنه تا مشکل اهالی دارغوزآباد حل بشه.
و اما تحلیل مسئله حجاب هم سطوحی داره:
1- جمع کردن برگها
2- تغییر مسیر رودخونه
3- رفع آلودگیها
حالا چه عیبی داره تو تحلیل مسئله حجاب از تجربه اهالی دارغوز آباد استفاده کنیم و چندتا جوون بیتجریه رو بذاریم علت آلودگی رو پیدا کنه
نه اینکه فقط و فقط با مصادیق بد حجابی و ... برخورد کنیم.
اول اینکه : ممکنه بچهها از ذکر بیوقفه و پشت سرهم ، سرگذشت طلبه امروزی خسته بشن
دوم اینکه : این روزها مسئله حجاب یه بحث نسبتا داغه و در ضمن خیلی شبیه سرگذشت اهالی دارغوزآباده، به همین خاطر این پست متولد شد.
لازم به ذکره که این یاداشت اصلا سیاسی نیست فقط ذکر یه تجربه است نه بیشتر
من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم
تو خـواه از سخـنم پـنـد گیر و خواه ملال
تو خـواه از سخـنم پـنـد گیر و خواه ملال
سطح اول: گفتن همه برگهای توی جنگل رو جمع کنیم تا دیگه بچهها مسموم نشن ، اما چند روز بعد دوباره ...!
سطح دوم: شورا دوباره تشکیل شد و بعداز چند روز تحقیق و تفحص متوجه شدن علت سموم روی برگها، آب رودخونهی وسط جنگله. بعد از جلسه، بناشد مسیر آب رودخونه رو تغییر بدن که دیگه برگای درختا مسموم نشن. همه اهالی دارغوز آباد جمع شدن ، طی یک عملیات چند روزه و با بکارگیری همه توان روستا ، مسیر رودخونه عوض اما ...!!
آره حالا دیگه مسیر آب از توی زمینهای کشاورزی عبور میکرد و مشکل چند برابر شد! دیگه هم اهالی خسته شدن هم بودجه در حال تموم شدن بود. در آخرین جلسه شورای با تجربهها، گفتن هیچ راهی وجود نداره اما واسه اینکه جوونا بگن مسئولین روستا واسمون ارزش قائلن بنا شد واسه برنامهریزی جدید از جوونهای بی تجربه هم استفاده کنند.
سطح سوم: شورای جوانان تشکیل شد. هیچ نگاهی نمی تونست به این شورای بیتجربه اعتماد کنه! بعد از ساعتی نتیجه کار اعلام شد جمع کردن برگها و تغییر مسیر رودخونه، کارهای روبنایی بودن باید علت آلودگی رودخونه پیدا بشه نه مسیر اون رو عوض کنیم. کارخونهای که نزدیک رودخانه بود علت آلوده شدن آب رودخونه بود. قرار شد که کارخونه برای دفع آلودگی زباله های خودش از یه چیزی به اسم ف ی ل ت ر استفاده کنه تا مشکل اهالی دارغوزآباد حل بشه.
و اما تحلیل مسئله حجاب هم سطوحی داره:
1- جمع کردن برگها
2- تغییر مسیر رودخونه
3- رفع آلودگیها
حالا چه عیبی داره تو تحلیل مسئله حجاب از تجربه اهالی دارغوز آباد استفاده کنیم و چندتا جوون بیتجریه رو بذاریم علت آلودگی رو پیدا کنه
نه اینکه فقط و فقط با مصادیق بد حجابی و ... برخورد کنیم.
- ۰ نظر
- ۲۴ خرداد ۹۰ ، ۱۱:۲۹