طلبه امروزی

طلبه امروزی

۴۰ مطلب با موضوع «دستنوشته ها» ثبت شده است

بیداری اسلامی

 

 

تمدنی که با رنسانس آغاز شد و علم، سیاست و روش زندگى را از راه و روش دین جدا کرد. تمدنی است که مى خواست به جاى بهشتى که ادیان به انسانها وعده مى دهند، در دنیا برایشان بهشت بسازد - البته دینی که در آن زمان از آن روی گردان بودن کلیسای پر از خرافات بود، دین تحریف شده بود - اما همان گرایش ضد کلیسا به گرایش ضددین تبدیل شده که از نظر آنها مهمترین شاخصه آزادی است اما همین تمدن، امروز بهشت آنان را به جهنم تبدیل کرده است.
دنیای غرب چنان بر طبل عدم کارآمدی دین کوبید که کسی را جرأت بلند کردن پرچم اداره جامعه بر مبنای دین نباشد
.

  • رسول ساکی
بسم الله الرحمن الرحیم

تفاوت انقلاب اسلامی با کشورهای متکی به نظام سرمایه داری در این است که مانند آنها به محوریت سرمایه و اقتصاد اداره نمی شود بلکه متکی به ایمان، عواطف و علایق مردم است و نشانه آن هم درصد حضور مردم در انتخابات سی و سه ساله ی گذشته است[1] و همین موضوع علت اهمیت انتخابات در ایران اسلامی می باشد انتخابات و اراده جوشان مردم بخش اعظمی از علت استمرار و دوام جمهوری اسلامی می باشد [2] به گونه ای که اگر نبود این اراده جوشان و حضور مردمی، انقلاب نمی توانست تا امروز دوام بیاورد.[3]

لذا لازم و ضروری است با توجه به شاخص های اسلامی و انقلابی کاندیدای اصلح انتخاب و به عنوان نماینده معرفی شود[5]، اما متاسفانه گاها دیده می شود برخی از کاندیدا نه تنها شاخص را رعایت نمی کنند بلکه دست به بدعت زده و شاخص های تقلبی را جایگزین شاخص های حقیقی می نمایند.

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم


اختیار قوه ای است که خدای متعال در وجود آدمی قرار داده تا مَحکی باشد برای سنجیدن سطح لیاقت او که جایگاه ابدی خود را مشخص کند.

نگاهی به اسناد گذشتگان نمایش دهنده ی استفاده بشر از اختیارات و حق انتخاب اوست که بلندای آن به قواره ی قامت تاریخ است و با انتخاب های بجا و نابجا فتنه ها و حماسه ها ساخته است و بعداز هبوط آدمی به مسکن زمین می توان نمونه های برجسته ی آن را یاد کرد.

غالب اوقات فتنه ها و انحرافات تاریخی در جایی به وجود آمده است که برخی اختیارها دست به دست هم داده اند و بصورت موجودی لجام گسیخته بر علیه حقایق عالم طغیان نموده اند و ضربات جبران ناپذیری بر پیکر مبارک ولایت الهیه وارد نموده اند.

.


سقیفه

  • رسول ساکی

اما برادرانه نصیحت می کنیم و می دانیم که شما هم آگاهانه می نویسید این ره که شما می روید به ترکستان است مسبب اختلاف نشوید اگر نمی دانید که می دانید این تیتر همان تیتری است که بی بی سی فارسی در صفحه اول خود زده است و شما هم با درشت کردن و رنگی کردن همان تیتر را تکرار کرده اید ما خوشبینانه می گوییم ناخواسته آب به آسیاب دشمن ریخته اید اما گاهی اوقات هر زمان ماهی را از آب بگیرید تازه است لطفا این ماهی را از آب بگیرید و اجازه ندهید شتر معروف فتنه غره کاروان شما شود

روزنامه آرمان

 

  • رسول ساکی

هنوز 30 ثانیه نگذشته بود که گفتن ایشون وارد مجلس شدند ما هم بلند شدیم تا ایشون روی صندلی  ما بشینن به همین خاطر لب تاب رو  برداشتم و یکی از آقایون هم دسته صندلی رو باز کرد و در گوشه ای گذاشت و دیگری از آیت الله مصباح خواستن که روی صندلی بشینن اما  ایشون به سمت راست درب ورودی حرکت کردن به همین خاطر کسی صندلی رو به اونجا برد اما در انتهای مسجد دقیقا پشت پرده یه صندلی بود  و ایشون روی اون نشستن و  صندلی دوباره به ما برگشت دوباره دسته ی اون رو بهش وصل کردم و لب تاب رو راه اندازی کردیم و حالا برای بار  دیگر جاگیر شدم

  • رسول ساکی

این را از حالا همه بدانند: آن کسانى که ممکن است از سر دلسوزى، راجع به انتخابات یک توصیه‌هاى عمومى بکنند که آقا انتخابات اینجورى باشد، آنجورى نباشد، حواسشان باشد به این مقصود دشمن کمک نکنند؛ مردم را از انتخابات مأیوس نکنند، هى نگویند انتخابات باید آزاد باشد. خب، معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد. ما از اول انقلاب تا حالا سى و چند تا انتخابات داشته‌ایم؛ کدامش آزاد نبوده است؟ در کدام کشور دیگر، انتخابات از آنچه که در ایران میگذرد، آزادتر است؟ کجا صلاحیتها ملاحظه نمیشود، که اینجا روى این مسائل هى تکیه بکنند، هى تکیه بکنند، هى بگویند، هى تکرار کنند و یواش یواش این ذهنیت را به خیال خودشان در مردم به وجود بیاورند که خب، این انتخابات فایده‌اى ندارد؟ این یکى از خواسته‌هاى دشمن است. آن کسانى که در داخل، این حرفها را میزنند، ممکن است غفلت کنند. من میگویم غفلت نکنید، حواستان باشد، کار شما جدول مورد نظر دشمن را پر نکند؛ مقصود او را تکمیل و تتمیم نکند. این یکى از راه‌هاى از شور و هیجان انداختنِ انتخابات است.





  • رسول ساکی
بسم الله الرحمن الرحیم

نگاهی اجمالی و انتزاعی به مسئله هجرت

در گذشته ای نه چندان دور یکی از شهرستان های استان در یک دوره همزمان حدود 70 مجتهد مسلم زندگی می کردند تا جایی که مرحوم ملا اسدالله که عصر با شیخ انصاری بوده اند 12 پسر داشته است که 11 نفر آنها مجتهد بوده اند و نام آنها در تاریخ ثبت شده است.

امروز هم یکی از روستاهای استان بیش از 70 طلبه و روحانی به جامعه تقدیم نموده است اما نکته قابل توجه این که با وجود این جمعیت از طلاب و فضلا و همچنین سه مسجد این روستا هیچ روحانی و طلبه ای در این روستا اقامه جماعت نمی کند.

در استان مساجدی نه چندان کمی وجود دارد که روحانی در آنها مستقر نیست و حتی اقامه جماعت در آنها صورت نمی گیرد، این اتفاق در شرایط زمانی رخ داده است که جمعیت خوب و قابل توجهی از طلاب حوزه علمیه قم متعلق به استان می باشد که حاضر نیستند درس و بحث را رها کنند و به شهر و دیار خود هجرت نمایند.

در بحث هجرت طلاب و فضلا به شهرها و روستا ها باید چند موضوع را مورد توجه قرار دارد که اگر عنایت خاصی به این موضوعات شود می توان مدعی بود که زمینه هجرت فضلا از قم به سایر مناطق کشور تا حدودی فراهم گردیده است. در این چند سطر به برخی از این محورها به صورت انتزاعی؛ نه تکاملی نگاهی خواهیم داشت.

چرا که در نگاه تکاملی هجرت یکی از موضوعات انتقال مراحل تحول حوزه های علمیه ی متناسب با انقلاب می باشد که بحثی علمی بوده و مجالی دیگر را طلب می کند که ممکن است از حوصله ی مخاطبان این رسانه خارج باشد اما موقعیت را غنیمت شمرده و به برخی از مسائل اشاره ای اجمالی داشته باشیم.

اولین و مهمترین بخش این موضوع طلاب علوم دینی هستند که نباید به دنبال گوشه گیری و زندگی بی دغدغه باشند. بعضا برخی از فضلا به زندگی یک نواخت در قم عادت کرده اند به گونه ای که سالیان متمادی در حال تحصیل و تهذیب هستند ولی اثری بر زحمات آنها مترتب نیست و در صورتی که با اندوخته های خود به مناطق نیازمند هجرت نمایند زحمات ایشان به بار می نشیند و شاهد آثار و برکات فراوانی در نقطه نقطه ی ایران اسلامی خواهیم بود.

ضلع دیگر این موضوع حوزه های علمیه هستند که نباید طلاب را به دور از اجتماعیات اسلام و نیازمندی های جامعه، تنها و تنها سرگرم درس خواندن کنند و شخصیت آنها را بریده از انقلاب و ادبیات انقلاب تعریف نمایند زیرا بریده دیدن خود از انقلابی که زمینه ساز ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفدا) می باشد برای روحانی افتخار نیست بلکه مایه ی سرافکندگی و ننگ است اما با این حال بعضا در برخی از مدارس استان مشاهده می شود با طلاب علوم دینی در صورتی که وارد موضوعان انقلاب و نیازمندی های جامعه شوند برخورد جدی می شود. همین امر باعث می شود برخی از طلاب توجهی به نیازمندی های جامعه و مردم نداشته باشند. چنین شخصیتی تنها به دنبال گوشه ای خلوت می گردد تا به مسائل فردی خود مشغول باشد.

گفته شد که طلاب باید ایثار نمایند و به مناطق فاقد روحانی هجرت کنند ولی نباید از این موضوع هم غفلت نمود که روحانیون هم مانند سایر مردم جامعه نیازمند مسکن، خوراک، پوشاک و... هستند نمی توان انتظار داشت که عموم جامعه از صبح تا شب به دنبال تأمین مایحتاج زندگی و خانواده خود باشند ولی روحانیت هیچ کدام از احتیاجات خانواده را فراهم نکند.

لذا انتظار می رود مسئولین همانگونه که به فکر نیازهای مادی جامعه هستند به فکر نیازهای معنوی جامعه هم باشند و بخشی از بودجه جامعه را برای تحقق آرمانهای اسلام و انقلاب سوق دهند تا مبلغین بتوانند با خیالی نسبتا آسوده به اقامه عبادات مشغول شوند.

از دیگر موضوعاتی که در بحث حضور روحانیون و مبلغین در مناطق تبلیغی مطرح هست نوع برخورد مسئولین شهری با آنهاست که معمولا در شهرستان ها خود به معظلی قابل توجه تبدیل شده است.

عقب بودن سرعت عمل برخی مسئولین از قافله انقلاب باعث شده است که مطالبه روحانیت جوان و انقلابی را از خود نوعی ناهنجاری تلقی کنند لذا برخورد های انفعالی آنها باعث شده است فضلای حوزه های علمیه در شهر های بزرگ محیط شهرستان ها را برای فعالیت های خود فضایی بسته و نامناسب بدانند.

آخرین موضوعی که در این یادداشت می خواهیم به آن توجه داشته باشین این است که هجرت و تبلیغ یک بحث فردی نیست که افرادی بخواهند به صورت بریده بریده به مناطقی هجرت نمایند تا مشکل کشور حل شود. بلکه شبکه نمودن مساجد و مبلغین و همچنین راه اندازی مجموعه ای برای تولید محتوا و پشتیبانی یکی از نیازهای اساسی هجرت می باشد.

البته ناگفته نماند که معاونت تبلیغ حوزه علمیه قم با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری از سال 1380 اقدام به راه اندازی مجموعه ای با عنوان طرح هجرت نموده است و با تمام مشکلات بودجه ای که دارد امروز مبلغین آن بیش از 3000 منطقه فاقد روحانی را تحت پوشش قرار داده اند. 
  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

«نگاه روشنفکری، نگاه دینی سنتی، نگاه دینی انقلابی» سه ادبیات رایج در جامعه ایران

با توجه به نوع نگاه هایی که در جامعه ی اسلامی ایران وجود دارد در رابطه ی با موضوعات مختلف تحلیل هایی متفاوت هم به عرصه ظهور می رسند که لازم است به صورت اجمالی شناختی در این رابطه ایجاد شود. به جهت کلی نوع نگاه هایی که در سطح کلان به صورت فعال و زنده در تحلیل های کلان جامعه به خود اجازه حضور می دهند عبارتند از «نگاه روشنفکری، نگاه دینی سنتی، نگاه دینی انقلابی»

 

نگاه روشنفکری (دین نمی تواند جامعه را اداره کند)

تحلیل هایی که ادبیات روشنفکری در موضوعات متفاوت ارائه می نماید معمولا مبتنی است بر دانسته های دانشگاهی که با توجه به غربی بودن خاستگاه این دانسته ها و متناسب بودن با نیاز های مادی و آن هم از نوع غربی آن. لذا نباید انتظار داشت پاسخی ایرانی و اسلامی ارائه نماید.

 

 نگاه دینی سنتی (شأن دین دخالت در امور جامعه نیست)

تحلیل هایی که ادبیات سنتی دینی ارائه می نماید با توجه به نگاه خاصی که در حوزه دین و علم دارند و موضوعات را از هم تفکیک کرده و بخشی از آن را در حوزه تئوری پردازی و عمل به دانشگاه واگذار می کند و آن از این جهت است که ورود به برخی از حوزه های تخصصی را شأن علوم دینی نمی داند و همین امر باعث شده است که حجیت علوم دانشگاهی را در همان راستا بپذیرند.

 

نگاه دینی انقلابی (دین می تواند جامعه را اداره کند)

در ادبیات انقلاب از جمله موضوعات مورد توجه این است که نگاه به دین متفاوت است به گونه ای که دین مبنای اداره امور جامعه می باشد و حتی میتوان ساختار های جامعه را مبتنی بر آن طراحی نمود لذا در موضوعات متفاوتی که برای جامعه به وجود می آید تلاش می نماید نگاه خاص و متناسبی به آن ها داشته باشد.

با توجه به سه نگاهی که در جامعه ی نخبگان ایران وجود دارد موضوعات مختلف در بسیاری از موارد از این سه حال خارج نیستند از این جریان خارج نیست موضوعی مانند الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی

 

 خطری که الگوی پیشرفت را تهدید می کند

یکی از خطرهایی که الگوی پیشرفت اسلامی - ایرانی را تهدید می کند نگاه غربی و تفسیر دانشگاهی آن است اما خطر آن زمانی دو چندان می شود که متخصصان دینی با نگاه سنتی عملا حوزه هایی از این الگو را به دانشگاه واگذار می نمایند و مهمتر اینکه حجیت آن را هم تأیید می کنند و از آن طرف هم دانشگاه گر چه افرادی مومن داشته باشد اما به دلیل ضد دین بودن علم آن تفسیری غیر مناسب از بحث الگو به ما ارائه می نماید و در نهایت همان الگویی را که دنیای غرب برای ما پیچیده است اینبار با لعابی اسلامی برای برون رفت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب به کار می گیریم غافل از اینکه مطلوب خود را مطلوب غرب ضد دین تعریف نموده ایم اما این باز از زبان دانشمندان ایرانی و بعضا روحانی!!

با توجه به بحث مطرح شده اصلی ترین مشکلی که بحث الگوی پیشرفت را تهدید می کند غربی معنا کردن آن است چرا که عملا متخصصین دینی سنتی موضوعاتی از این قبیل را در دامن دانشگاه می گذارند و عملا با تعریف شأنی خطرناک در این گونه حوزه ها از خود سلب اختیار می کنند غافل از اینکه دوری نامبارک شکل می گیرد که خواسته های تمدنی ضد دین با سبک و سیاقی زیبا در جامعه محقق می شود.

 

  • رسول ساکی

                                                 بسم الله الرحمن الرحیم


تقسیم مراحل حیات انسانی به:«عالم ذر، دنیا، قیامت» 
عالم تکوین، به سه دوره  «عا لم ذر[1]، تاریخ (دنیا)، قیامت» تقسیم می شود که همه انسانها این دوره ها را طی می کنند.
انسان در عالم ذر، نسبت به ربوبیت خدای متعال، ولایت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وامیرالمومنین[2] (علیه‌السلام) متعهد شده و سپس وارد دنیا می‌شود.
بعد از ورود به دنیا و گذران زندگی محدودی در این عالم خاکی وارد قیامت خواهد شد تا نسبت به افعال خود در دنیا پاسخگو باشد.
اما بحث اصلی درباره دوره دوم حیات انسانی (دنیا) می‌باشد که از هبوط[3] حضرت آدم آغاز می شود و تا  قیامت هم ادامه دارد.
 

اختیار؛ عامل محوری در تغییر سرنوشت حیات انسانی 
از آنجایی که خداوند متعال آدمی را موجودی دارای اختیار آفرید به نسبت فعل انسان، زمان و مکان او را در دنیا مشخص نمود. پس نمی توان گفت من ناخواسته در این زمان و مکان متولد شدم و این با عدالت سازگار نیست!
بعد از ورود به دنیا در یک زمان و مکان خاص؛ می‌توانیم سرنوشت خود را تغییر داده و از دین پدرانمان باز گردیم و یا بر همان باقی بمانیم. کافر یا مسلمان، مسیحی یا یهودی و . . . می‌توان به گونه‌ای عمل نمود که له یا علیه هدف خلقت باشد. به عبارتی اعمال انسان در این دنیاست که جایگاه او را در قیامت مشخص خواهد کرد.
 

حرکت تاریخ به سمت تکامل، بر فرض نفی اعتباری بودن آن 
موضوع مهم و محوری در مباحث فلسفه تاریخ این است که بدانیم در چه زمان و مکانی از قرار داریم و رفتار متناسب با توحید چیست؟
 

 

نامیدن دوره اول تاریخ به دوره حسی به دلیل حسی بودن «امتحانات، ابتلائات و معجزات» آن دوره 
از ابتدای تاریخ تا بعثت نبی مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) امتحانات، ابتلائات و معجزات از نوع حسی بوده‌اند. مانند کودکی که نمی‌توان در برابر او از منطق و استدلال استفاده نمود و تا هنگامی که خود چیزی را لمس و حس ننماید آثار عینی  آن را نمی‌پذیرد، مردمان این دوره هم ولایت پیامبران الهی را نمی‌پذیرفتند الا با مشاهده معجزاتی از جنس حس[4]؛ با مشاهده این نوع معجزات، کسانی که مرض در قلب آنها نبود به نبوت پیامبران الهی اعتراف می‌نمودند و کفار همچنان به کفر خود اصرار می‌ورزیدند.
این دوره‌ی از تاریخ را به دلیل حسی بودن معجزات و امتحانات آن، دوره حسی تاریخ می‌گویند.
 

نامیدن دوره دوم تاریخ به دوره عقلانیت به دلیل عقلانی بودن جنس «امتحانات، ابتلائات و معجزات» آن دوره 
از بعثت پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تا ظهور حضرت ولی‌عصر(ارواحناله‌الفداء) سنخ معجزات و امتحانات با دوره اول تاریخ متفاوت است[5]؛ به تعبیری در این دوره از تاریخ، غلبه با امتحانات و ابتلائات عقلانی می باشد؛ نه اینکه معجزات حسی به کل از بین می رود[6]  بلکه موضوع اصلی جامعه معجزات عقلانی است. لذا به این دوره تاریخ، دوره عقلانیت گفته می‌شود.


نامیدن دوره سوم تاریخ به دوره شهودی به دلیل شهودی بودن جنس «امتحانات، ابتلائات و معجزات» این دوره 
با کمی دقت در روایات عصر ظهور مشاهده می‌شود این دوره از تاریخ با دوره های قبل متفاوت است، البته نمی‌توان تصویر دقیقی از آن دوره ارائه نمود اما آنچه از اخبار و روایات مشاهده می‌شود این است که: در این دوره از تاریخ موضوعات شهودی بر موضوعات عقلانی و حسی غلبه می‌کند و از همین باب این دوره را دوره‌ی شهودی می گویند.



[1] - خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ
 
«به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود]: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. [چرا چنین کرد؟] برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
در تفسیر این آیه دربارة اینکه عالم ذر چگونه، در کجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.
از آیة ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست می‌آید:
 
الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی‌خبر بودیم و لذا کافر شدیم؛ ]أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[؛
 
ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره‌ای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ ]أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ.. 
[2] - البرهان، ج 3، صص 238 ـ 239 و جهت مطالعة بیشتر ر. ک: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، چاپ اول، مکتب اعلام، قم، ج 5، صص 26 ـ 30 ؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس، ج 9، صص 5 ـ 10؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، چاپ سوم، توحید، قم، ج 2، صص 61 ـ 82. 
[3] - «قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ»- ترجمه مشکینی فرمود: همگى (از این مکان به سوى زمین) فرود آیید در حالى که (تا ابد) دشمن یکدیگر خواهید بود، و شما را در روى زمین تا مدت معینى قرار و برخوردارى خواهد بود (و پس از آن به عالم برزخ و سپس به قیامت منتقل مى‏گردید) 
[4] -  اژدها شدن عصای حضرت موسی(علیه السلام)، گلستان شدن آتش نمرود برای حضرت ابراهیم(علیه السلام) و شفای بیماران توسط حضرت عیسی(علیه السلام) از قبیل این معجزات می باشد. 
[5] - مانند: قرآن کریم که معجزه پیامبر خاتم می‌باشد و جنس آن از نوع استدلال و عقلانیت است. 

[6] - ماءمون رقّى که گفت : در خدمت آقایم حضرت صادق (علیه السلام) بودم که وارد شد سهل بن حسن خراسانى و سلام کرد بر آن حضرت و نشست و گفت : یابن رسول اللّه ! از براى شما است راءفت و رحمت و شما اهل بیت امت اید چه مانع است شما را که از حق خود بنشینى با آنکه مى یابى از شیعیانت صد هزار نفر که مقابلت شمشیر بزنند؟ حضرت فرمود: بنشین اى خراسانى ! رعى اللّه حقّک، سپس فرمود: اى حنیفه تنور را گرم کن . پس آن کنیز تنور را گرم کرد که مانند آتش سرخ شد و بالاى آن سفید گردید آنگاه فرمود: اى خراسانى ! برخیز و بنشین در تنور، مرد خراسانى عرض کرد: اى آقاى من، یابن رسول اللّه ! مرا عذاب مکن به آتش و از من بگذر خدا از تو بگذرد، فرمود: از تو گذشتم، پس در این حال بودم که هارون مکى وارد شد و نعلینش را به انگشت سبابه‌اش گرفته بود عرض ‍ کرد: السلام علیک یابن رسول اللّه ! حضرت فرمود: بینداز نعلین را از دستت و بنشین در تنور، راوى گفت که هارون کفش را از دست انداخت و نشست در تنور و حضرت رو کرد به مرد خراسانى و شروع کرد با او حدیث خراسان گفتن مانند کسى که مشاهده می‌کند آن را، پس فرمود برخیز اى خراسانى و نظر کن به داخل تنور، گفت برخاستم و نظر کردم در تنور دیدم هارون را که چهار زانو نشسته ، آنگاه از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد. حضرت فرمود: در خراسان چند نفر مثل این مرد است؟ گفت به خدا قسم یک نفر نیست !
فرمود: ما خروج نمى کنیم در زمانى که نمى‌بینى در آن پنج نفر که معاضد باشند از براى ما، ما داناتریم به وقت خروج (مناقب) ابن شهر آشوب 4/257  258.
  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

قافله عروج مومنین از رجب که ماه خداست حرکت می کند و مومنین را دعوت به خودسازی و خدا پرستی می کند. به فرمایش پیامبر اکرم(ص): کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.

با عبور قافله از رجب و ورود به شعبان مومنین کم کم وارد فضایی متفاوت از حال و هوای دنیایی می شوند و کم کم در حال آماده شدن برای قرب خدای متعال. ارزش و مقام ماه شعبان به حدی است که امام زین العابدین به نقل از امیر المومنین می فرماید: هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

اگر قواعد حرکت در ماه های رجب و شعبان را خوب رعایت کرده باشی؛ در روز اول ماه مبارک رمضان مانند نیرویی که دوره های آموزشی دیده و در مانورهای متفاوت شرکت کرده است با آمادگی کامل وارد ماه مبارک رمضان خواهی شد.

به شب های قدر برای تعیین قدر آینده نزدیک شده و اگر مشغولیات دنیوی چند روزی تو را رها کنند و با توجه و دقت بالایی وارد شب قدر شوی خواهی دید همه چیز را فوق تصور تو برای پرواز به سمت کمال حقیقی انسان مهیا ساخته اند. به گونه ای که یک شبه راه هزار ماهه رفته ای.

روزه و نماز و نیایش روح را صیقل داده است و تو را آماده حضور در جبهه نبی اکرم (ص) کرده است. شوق حضور در مبارزه با شیطان و شیطان صفتان تمام وجودت را فرا گرفته است.

حال اگر بدنبال خط مقدم هستی که با حضور خود ضربه ای به دشمنان جهان اسلام زده و اسم خود را در دفتر مجاهدین فی سبیل الله ثبت نمایی؛ بدان که چند صباحی پیش سپاه حسین بن علی به فرماندهی خمینی کبیر جمعه آخر ماه مبارک رمضان را  روزی برای دفاع از مسلمین جهان و مقدمه از بین بردن  غده سرطانی تشخیص داده است.

به گمانم اینجاست که باید گفت کربلا در جریان است و یزیدیان در مقابل جبهه حسین بن علی(ع) صف کشیده و دندان تیز کرده اند و مومنین را برای لحظه ای غفلت و عدم تشخیص به موقع به نظاره نشسته اند.

حال تو مانده ای و باری از مفاهیم؛ رجب ، شعبان ، رمضان ، قدر ، قدس ، قبله اول مسلمین ، من و روز قدس...

  • رسول ساکی