طلبه امروزی

طلبه امروزی

۸ مطلب در مرداد ۱۳۹۱ ثبت شده است

                                                 بسم الله الرحمن الرحیم


تقسیم مراحل حیات انسانی به:«عالم ذر، دنیا، قیامت» 
عالم تکوین، به سه دوره  «عا لم ذر[1]، تاریخ (دنیا)، قیامت» تقسیم می شود که همه انسانها این دوره ها را طی می کنند.
انسان در عالم ذر، نسبت به ربوبیت خدای متعال، ولایت نبی مکرم اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) وامیرالمومنین[2] (علیه‌السلام) متعهد شده و سپس وارد دنیا می‌شود.
بعد از ورود به دنیا و گذران زندگی محدودی در این عالم خاکی وارد قیامت خواهد شد تا نسبت به افعال خود در دنیا پاسخگو باشد.
اما بحث اصلی درباره دوره دوم حیات انسانی (دنیا) می‌باشد که از هبوط[3] حضرت آدم آغاز می شود و تا  قیامت هم ادامه دارد.
 

اختیار؛ عامل محوری در تغییر سرنوشت حیات انسانی 
از آنجایی که خداوند متعال آدمی را موجودی دارای اختیار آفرید به نسبت فعل انسان، زمان و مکان او را در دنیا مشخص نمود. پس نمی توان گفت من ناخواسته در این زمان و مکان متولد شدم و این با عدالت سازگار نیست!
بعد از ورود به دنیا در یک زمان و مکان خاص؛ می‌توانیم سرنوشت خود را تغییر داده و از دین پدرانمان باز گردیم و یا بر همان باقی بمانیم. کافر یا مسلمان، مسیحی یا یهودی و . . . می‌توان به گونه‌ای عمل نمود که له یا علیه هدف خلقت باشد. به عبارتی اعمال انسان در این دنیاست که جایگاه او را در قیامت مشخص خواهد کرد.
 

حرکت تاریخ به سمت تکامل، بر فرض نفی اعتباری بودن آن 
موضوع مهم و محوری در مباحث فلسفه تاریخ این است که بدانیم در چه زمان و مکانی از قرار داریم و رفتار متناسب با توحید چیست؟
 

 

نامیدن دوره اول تاریخ به دوره حسی به دلیل حسی بودن «امتحانات، ابتلائات و معجزات» آن دوره 
از ابتدای تاریخ تا بعثت نبی مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) امتحانات، ابتلائات و معجزات از نوع حسی بوده‌اند. مانند کودکی که نمی‌توان در برابر او از منطق و استدلال استفاده نمود و تا هنگامی که خود چیزی را لمس و حس ننماید آثار عینی  آن را نمی‌پذیرد، مردمان این دوره هم ولایت پیامبران الهی را نمی‌پذیرفتند الا با مشاهده معجزاتی از جنس حس[4]؛ با مشاهده این نوع معجزات، کسانی که مرض در قلب آنها نبود به نبوت پیامبران الهی اعتراف می‌نمودند و کفار همچنان به کفر خود اصرار می‌ورزیدند.
این دوره‌ی از تاریخ را به دلیل حسی بودن معجزات و امتحانات آن، دوره حسی تاریخ می‌گویند.
 

نامیدن دوره دوم تاریخ به دوره عقلانیت به دلیل عقلانی بودن جنس «امتحانات، ابتلائات و معجزات» آن دوره 
از بعثت پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تا ظهور حضرت ولی‌عصر(ارواحناله‌الفداء) سنخ معجزات و امتحانات با دوره اول تاریخ متفاوت است[5]؛ به تعبیری در این دوره از تاریخ، غلبه با امتحانات و ابتلائات عقلانی می باشد؛ نه اینکه معجزات حسی به کل از بین می رود[6]  بلکه موضوع اصلی جامعه معجزات عقلانی است. لذا به این دوره تاریخ، دوره عقلانیت گفته می‌شود.


نامیدن دوره سوم تاریخ به دوره شهودی به دلیل شهودی بودن جنس «امتحانات، ابتلائات و معجزات» این دوره 
با کمی دقت در روایات عصر ظهور مشاهده می‌شود این دوره از تاریخ با دوره های قبل متفاوت است، البته نمی‌توان تصویر دقیقی از آن دوره ارائه نمود اما آنچه از اخبار و روایات مشاهده می‌شود این است که: در این دوره از تاریخ موضوعات شهودی بر موضوعات عقلانی و حسی غلبه می‌کند و از همین باب این دوره را دوره‌ی شهودی می گویند.



[1] - خداوند متعال در قرآن می‌فرماید:
وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ
 
«به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود]: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. [چرا چنین کرد؟] برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
در تفسیر این آیه دربارة اینکه عالم ذر چگونه، در کجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.
از آیة ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست می‌آید:
 
الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی‌خبر بودیم و لذا کافر شدیم؛ ]أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[؛
 
ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره‌ای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ ]أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ.. 
[2] - البرهان، ج 3، صص 238 ـ 239 و جهت مطالعة بیشتر ر. ک: التبیان فی تفسیر القرآن، شیخ طوسی، چاپ اول، مکتب اعلام، قم، ج 5، صص 26 ـ 30 ؛ روض الجنان و روح الجنان، ابوالفتوح رازی تصحیح یاحقی، چاپ دوم، آستان قدس، ج 9، صص 5 ـ 10؛ منشور جاوید، استاد جعفر سبحانی، چاپ سوم، توحید، قم، ج 2، صص 61 ـ 82. 
[3] - «قَالَ اهْبِطُواْ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَکُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ»- ترجمه مشکینی فرمود: همگى (از این مکان به سوى زمین) فرود آیید در حالى که (تا ابد) دشمن یکدیگر خواهید بود، و شما را در روى زمین تا مدت معینى قرار و برخوردارى خواهد بود (و پس از آن به عالم برزخ و سپس به قیامت منتقل مى‏گردید) 
[4] -  اژدها شدن عصای حضرت موسی(علیه السلام)، گلستان شدن آتش نمرود برای حضرت ابراهیم(علیه السلام) و شفای بیماران توسط حضرت عیسی(علیه السلام) از قبیل این معجزات می باشد. 
[5] - مانند: قرآن کریم که معجزه پیامبر خاتم می‌باشد و جنس آن از نوع استدلال و عقلانیت است. 

[6] - ماءمون رقّى که گفت : در خدمت آقایم حضرت صادق (علیه السلام) بودم که وارد شد سهل بن حسن خراسانى و سلام کرد بر آن حضرت و نشست و گفت : یابن رسول اللّه ! از براى شما است راءفت و رحمت و شما اهل بیت امت اید چه مانع است شما را که از حق خود بنشینى با آنکه مى یابى از شیعیانت صد هزار نفر که مقابلت شمشیر بزنند؟ حضرت فرمود: بنشین اى خراسانى ! رعى اللّه حقّک، سپس فرمود: اى حنیفه تنور را گرم کن . پس آن کنیز تنور را گرم کرد که مانند آتش سرخ شد و بالاى آن سفید گردید آنگاه فرمود: اى خراسانى ! برخیز و بنشین در تنور، مرد خراسانى عرض کرد: اى آقاى من، یابن رسول اللّه ! مرا عذاب مکن به آتش و از من بگذر خدا از تو بگذرد، فرمود: از تو گذشتم، پس در این حال بودم که هارون مکى وارد شد و نعلینش را به انگشت سبابه‌اش گرفته بود عرض ‍ کرد: السلام علیک یابن رسول اللّه ! حضرت فرمود: بینداز نعلین را از دستت و بنشین در تنور، راوى گفت که هارون کفش را از دست انداخت و نشست در تنور و حضرت رو کرد به مرد خراسانى و شروع کرد با او حدیث خراسان گفتن مانند کسى که مشاهده می‌کند آن را، پس فرمود برخیز اى خراسانى و نظر کن به داخل تنور، گفت برخاستم و نظر کردم در تنور دیدم هارون را که چهار زانو نشسته ، آنگاه از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد. حضرت فرمود: در خراسان چند نفر مثل این مرد است؟ گفت به خدا قسم یک نفر نیست !
فرمود: ما خروج نمى کنیم در زمانى که نمى‌بینى در آن پنج نفر که معاضد باشند از براى ما، ما داناتریم به وقت خروج (مناقب) ابن شهر آشوب 4/257  258.
  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

قافله عروج مومنین از رجب که ماه خداست حرکت می کند و مومنین را دعوت به خودسازی و خدا پرستی می کند. به فرمایش پیامبر اکرم(ص): کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.

با عبور قافله از رجب و ورود به شعبان مومنین کم کم وارد فضایی متفاوت از حال و هوای دنیایی می شوند و کم کم در حال آماده شدن برای قرب خدای متعال. ارزش و مقام ماه شعبان به حدی است که امام زین العابدین به نقل از امیر المومنین می فرماید: هر که روزه بگیرد در ماه شعبان براى جلب محبّت پیغمبر خدا و تقرّب به سوى خدا؛ خداوند او را دوست می‌دارد و در روز قیامت کرامت خود را نصیب او می‌گرداند و بهشت را براى او واجب می‌کند.

اگر قواعد حرکت در ماه های رجب و شعبان را خوب رعایت کرده باشی؛ در روز اول ماه مبارک رمضان مانند نیرویی که دوره های آموزشی دیده و در مانورهای متفاوت شرکت کرده است با آمادگی کامل وارد ماه مبارک رمضان خواهی شد.

به شب های قدر برای تعیین قدر آینده نزدیک شده و اگر مشغولیات دنیوی چند روزی تو را رها کنند و با توجه و دقت بالایی وارد شب قدر شوی خواهی دید همه چیز را فوق تصور تو برای پرواز به سمت کمال حقیقی انسان مهیا ساخته اند. به گونه ای که یک شبه راه هزار ماهه رفته ای.

روزه و نماز و نیایش روح را صیقل داده است و تو را آماده حضور در جبهه نبی اکرم (ص) کرده است. شوق حضور در مبارزه با شیطان و شیطان صفتان تمام وجودت را فرا گرفته است.

حال اگر بدنبال خط مقدم هستی که با حضور خود ضربه ای به دشمنان جهان اسلام زده و اسم خود را در دفتر مجاهدین فی سبیل الله ثبت نمایی؛ بدان که چند صباحی پیش سپاه حسین بن علی به فرماندهی خمینی کبیر جمعه آخر ماه مبارک رمضان را  روزی برای دفاع از مسلمین جهان و مقدمه از بین بردن  غده سرطانی تشخیص داده است.

به گمانم اینجاست که باید گفت کربلا در جریان است و یزیدیان در مقابل جبهه حسین بن علی(ع) صف کشیده و دندان تیز کرده اند و مومنین را برای لحظه ای غفلت و عدم تشخیص به موقع به نظاره نشسته اند.

حال تو مانده ای و باری از مفاهیم؛ رجب ، شعبان ، رمضان ، قدر ، قدس ، قبله اول مسلمین ، من و روز قدس...

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

سال 1378 وضعیت مالی خانواده متوسط به بالا بود (لااقل 2 تا کامیون داریم و درآمدی نسبتا مناسب)

تصمیم بر ازدواج دارم آخه کم کم وارد 20 سال میشم اما ابتدا باید امکانات شروع یک زندگی رو فراهم می کردیم که فراهم شد، و اما وسایلی که برای تشکیل خانواده مهیا گردید به قرار زیر است:

1- یک فرش 12 متری و یک فرش 6 متری

2- یک دست رختخواب و مقداری پتو که رسم بود تو پاتختی میاوردن

3- یک اجاق تک شعله و یک بخاری

4- سماور و یک سرویس چینی و مقداری پلاستیک جات و قاشق و چنگال

 5- کمدی که رسم بود و پراز خالی بود

5- در حدود 70 یا 80 جلد کتاب

یک سال بعد یک یخچال 10 فوت آزمایش به صورت قسطی گرفتم که اگه کسی چشمش نزنه هنوزم داره واسمون کار میکنه سال 1384 یه تلویزیون سامسونگ 21 اینچ به صورت قسطی از فروشگاهی در قم خریداری شد که الانم سحر ماه مبارک، برنامه ی ماه خدا رو از همون می بینیم.

مراسم عروسیمون هم یه سفر زیارتی مشهد بود که با اتوبوس ابتدا رفتیم تهران و از اونجا با اتوبوس های بنز بدون کولر به مشهد الرضا رسیدیم.

قصر آبی ما حوض های حرم و پدیده شاندیز هم کبابی سرکوچه که یک یا دو بار ازش کباب گرفتیم، بازار بین المللی و الماس شرقمون هم دیدن بازار رضا بود.

از زیارت که برگشتیم یه مهمونی 70 یا 80 نفره از بین اقوام برگزار کردیم و زندگی به بخواست خدا جاری شد.

 

 

 
  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

عبادت از نماز و خمس و زکات شروع می‌شود و با عبور از رمضان و روزه داری و شب قدر، به حج می‌رسد، حج اوج برائت است. هر انسانی که شروع به عبادت و نماز خواندن می‌کند از طریق نماز ارتباط با مبدأ پیدا می‌کند کم کم پالایش می‌شود و لایه لایة کثافاتی که در او به وجود آمده است از بین می رود.

گفته می شود مومن شب قدر طلب مغفرت کند، در حج هم همین را می گویند. دعا هم که می‌خواند اول آن طلب آمرزش گناهان است. چرا که تا وقتی از حالت مریضی و کسالت در نیاید و کثافاتش از او جدا نشود نمی‌تواند ارتباط برقرار کند و اینها مقدمه حضور در لشکر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

با نماز و روزه نهرهای نور جاری می‌شود و نهرهای بزرگتر در نمازهای جماعات و جمعه جاری می‌شود. دریاچه، همان نماز عید فطر است و اقیانوس هم در حج شکل می‌گیرد. اقیانوس نور و ظلمت درگیر می‌شود. فشاری که کفر و ایمان به هم می‌آورند حقیقی است و اینجا همانجایی است که باید بخشی از فشارهای جبهه ایمان را به جان خرید.

ولی اینکه در نمازها و عبادات حالی برای ما نیست و احساس کسالت می‌کنیم و شعارها در مسجد‌النبی تبدیل به مرگ بر آمریکا نمی‌شود بحث دیگری است. برای برخی، نمازها تبدیل به نماز منافقانه می‌شود و خیر و خاصیتی برای آنها ندارد. یعنی گندیده می‌شود و باتلاق‌های کثافت و ظلمت درست می کند، ظلمت روی ظلمت درست می‌شود. ولی آن گروهی که هدایت خداوند شامل حال آنهاست، شیعیان اهل‌بیت عصمت و طهارت «علیهم السلام» هستند.

در رمضان گناهان می‌سوزد[1]،  البته برای ما اینگونه است برای معصومین «علیهم السلام» به گونه ای دیگر است. رمضان معنی مهمانی هم دارد و فقط به معنی سوزاندن گناه نیست. مهمانی خداوند برای محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است. به ما که اهل شکم و دنیا هستیم وقتی می‌گویند نخور و انجام نده برایمان سخت است. ولی برای کسی که بر شکم و طبیعت‌اش حاکم است و از دنیا برای او بوی تعفن صادر می‌شود، اینگونه نیست.

ماه مبارک، مومنین را آماده شب قدر می کند شبی که مقدّرات تکوینی، تاریخی و اجتماعی جهان اسلام و جبهه کفر تعیین می‌شود می گویند به چه میزان کفر امداد شود و چه مقدار متیدینین امداد شوند. چه کسانی به دنیا بیایند و چه کسانی از دنیا بروند در این حیات و ممات آلیاژهای افراد هم مشخص می‌شوند. آلیاژها در هر نطفه‌ای و هر امتی که بسته شود، عوض می‌شود انسانهای ثابتی به دنیا نمی‌آیند، صورت و  گوش و چشم را قوت و ضعف می‌دهند، توانمندی‌های روحی و عقلانی را هم مشخص می‌کنند. مشخص می شود چه تعداد متفکر به هر گروه[2] داده ‌شود و برای چه کارهایی و چه اموراتی، چه کسی رئیس جمهور شود، بافت مجلس چگونه باشد، چه کسانی از متغیر اصلی این گروه و آن گروه بمیرند، و چه مقدار نیرو به آنها اضافه شود: تَنزَّلُ الْمَلَئکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبهِم مِّن کلّ‏ِ أَمْرٍ، هم تکویناً و هم اجتماعاً بر قلب مبارک حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) نازل می‌شود.

اما بعضی شب قدر به خانة خدا رفته، مهمان او می‌شویم و معمولا سراغ مسائل دنیا می‌رویم. تقدیرات خداوند متعال به میزانی است که امت جهان اسلام یک قدم به خونخواهی خون امام حسین «علیه السلام» نزدیک تر شوند. قرار است فشارها به حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفدا) کم شود. نقش شب قدر ما در این میان چیست؟

 آیا جز این است که کم شدن فشارها و هجمه ها به پیروزی سپاه و سربلندی علمدار سپاه حضرت[3] (ارواحنا له الفدا)است.

 



[1] - پیامبرصلى الله علیه وآله: إنَّما سُمِّیَ الرَّمَضانُ لأِنَّهُ یُرمِضُ الذُّنُوبَ؛(۴) رمضان، رمضان نامیده شد؛ زیرا گناهان را مى‏سوزاند. (میزان الحکمه، محمدی ری شهری، ج 4، ص 176، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی

[2] -سه  جبهه ایمان ، کفر ، نفاق صف بندی‌های اصلی از هبوط حضرت آدم تا قیامت است.

[3] - فقیه پرچمدار امام خامنه ای

  • رسول ساکی

                                   بسم الله الرحمن الرحیم 

                                  (لَیۡلَةُ ﭐلۡقَدۡرِ خَیۡرٌ مِّنۡ أَلۡفِ شَهۡرٍ)

  شب قدر از هزار ماه بهتر است ؛ عبادت در شب قدر برابر با هشتاد و سه سال عمر یک انسان است. این آیه می گوید: «گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز‌آی» ، چرا که راه برای آمدن به سوی خدا به شکل باور نکردنی باز است.

قرار نیست ریاضت سرسختانه ای هم متحمل شوی، اگر اهلش باشی قرار است که «ره صد ساله را در یک شب طی کنی» قبول کردنش سخته ، درسته ، اما این مشکل توست که گمان میکنی  می شود همه چیز را با دو دو تا چهار تای ریاضی حل کرد. این مشکل ماست که می خواهیم همه حقایق عالم رو با داده های 20 – 30 سال تحصیلاتمون منطبق کنیم ولی نمی شود.

بسیاری از علوم انسانی مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آنها مادیگری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود و آموزش این علوم انسانی در دانشگاهها منجر به ترویج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی خواهد شد[1].

از دانشمندان بزرگ غرب در تعامل با کلیسا گفت: هرآنچه را که برایش دلیل اقامه کردیم علمی است و غیر آن را خدا خواسته است. حال گناه آن دانشمندی که احساس می کند برای همه چیز در عالم دلیلی وجود دارد و در نهایت بیان می کند که خدا مهندس باز نشسته است چیست؟

براستی چه کسی می داند  شب قدر چیست و علت بالا بودن ارزش یک شب آن از هزار شب غیر قدر کدام است؟ این امر را چگونه تحلیل کنیم؟ واقعیت این است که (وَمَاۤ أَدۡرَیـکَ مَا لَیۡلَةُ ﭐلۡقَدۡرِ)  (و تو چه میدانی شب قدر چیست؟)[2]  اما اگر از من بپرسید خواهم گفت: برای کسی که اعتقاد و ایمان به خدا دارد؛ طی کردن راه هشتاد و سه سال در یک شب امکان پذیر است چرا که وعده؛ وعده خدای متعال است و همین مرا کفایت می کند.

شب قدر شبی است که (تَنَزَّلُ ﭐلۡمَلَـٰۤئِکَةُ وَﭐلرُّوحُ فِیهَا بِإِذۡنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمۡرٍ) (ملائکه و روح به اذن خدای متعال فرود می آیند جهت (تقدیر، تنظیم و تصویب) هر امری از حوادث روی زمین که از آن شب تا شب قدر آینده رخ می دهد)[3].

و البته این موضوع را هم نمی توان با ادبیات غیر الهی تحلیل نمود و بهتر آن است که به خدا اعتماد کرد و  شب قدر را قدر دانست.


[1] - مقام معظم رهبری دیدار جمعی از اساتید و اعضای هیات علمی، نخبگان، و مراکز تحقیقاتی ۱۳۸۸/۰۶/۰۸

[2] - ترجمه سوره قدر بهرام پور

[3]  - ترجمه سوره قدر آیت الله مشکینی

  • رسول ساکی

                                           بسم الله الرحمن الرحیم

محور، میزان، محک، مقیاس و شاخص کار،  ائمه (علیهم السلام) هستند، من و شما در عالم موضوعیتی نداریم، باشیم یا نباشیم، ما نباشیم حتی ممکن است وظایف ما خیلی بهتر و بدون ضعف بدست دیگران انجام شود.

در طریق عبادت خدای متعال ، عبادت بندگان قبول نمی‌شود مگر به حب محمد و آل محمد (ص)، چرا که آنها در عالم موضوعیت دارند.

زمانی که به ما و منافع ما آسیبی می زنند یا اهانتی می کنند کلی پیچ و تاب می‌خوریم ولی وقتی که حقوق و حدود نسبت به معصومین رعایت نمی شود حرفی برای گفتن نداریم، بعد هم ادعای محبت و نوکری آنها را می‌کنیم.

اما آنها به دلیل کرمشان، عمل ناقص ما را هم ندیده می‌گیرند و قبول می‌کنند. با اینکه می دانند جنس آن بدل است اما خریداری می کنند، مخصوصاً درباره توسل به حضرت سید الشهداء، چرا که خدای متعال عمل با ریا را قبول نمی‌کند اما در مورد سید الشهدا (بنا به بعضی روایات) می‌گوید بد آن را هم ‌خریداریم.

روایتی نقل می‌کنند و می‌گویند حتی اگر اخلاص هم نباشد خدای متعال عبادت برای سید الشهدا را قبول می‌کند.

در روضه توجه انسان به حاجت خود نیست بلکه به خود مصائب است و اگر توجه به مصائب و حالت‌ تحقق پیدا کند، خدای متعال هر چه مصلحت باشد را تفضل می‌کند. چرا که اهل بیت  اسماء تکوینی و اسماء حسنای الهی هستند.

 در ماه مبارک رمضان، توسل و استغفار‌، از جمله چیزهایی است که باید مورد توجه قرار بگیرد چرا که استغفار و حجت خدا چیزی است که خود خدا برای آنها احترام ویژه ای قائل است و می فرماید: «وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنتَ فِیهِمْ وَمَا کَانَ اللّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ » (و اما خدا بر آن نیست که آنها را عذاب کند تا تو در میان آنها هستى، و خداوند عذاب‏کننده آنها نیست تا آنها استغفار مى‏نمایند)

با دعای قرآنی «وقُل رَبِّ أدخلنی مُدخل صدق»[1]داخل در روضه شویم ؛ این دعا با لفظ «قل» آمده، یعنی هم دستور وقوع دارد و هم تقاضای راست گفتن و با صدق وارد شدن در اعمال و با صدق خارج شدن که حتماً این کار هم نمی‌شود «الا سلطان نصیر» که وجود مقدس حضرت ولی عصر (عج) است از طرف خدا.

  • رسول ساکی

بسمه تعالی

 برخورد با پاکسازی تروریست های سوریه مهمتر از محکوم کردن نسل کشی مسلمانان میانمار برای سازمانهای حقوق بشر در دنیا

امام خامنه ای :

در یک کشورى در شرق آسیا - در میانمار - هزاران انسان مسلمان دارند کشته میشوند، دارند فدا میشوند، بر اثر تعصب، بر اثر جهالت - اگر نگوئیم دستهاى سیاسى در خود همین مسئله وجود دارد؛ فرض کنیم همان طور که ادعا میشود، بر اثر تعصبهاى دینى و مذهبى است - مدعیان دروغین حقوق بشر لب تر نمیکنند. همانهائى که براى حیوانات دل میسوزانند، همانهائى که اگر در جوامعى که مستقل از آنها هستند، وابستهى به آنها نیستند، کوچکترین بهانهاى پیدا کنند، صد برابر آن را بزرگ میکنند، اینجا در مقابل کشتار یک عده انسان بىگناه، بىدفاع، زن، مرد، کودک، سکوت میکنند؛ توجیه هم میکنند! این، حقوق بشر اینهاست؛ حقوق بشرِ منقطع از اخلاق، منقطع از معنویت، منقطع از خدا. میگویند اینها میانمارى نیستند؛ خب، گیرم نباشند - البته دروغ میگویند، سیصد چهارصد سال است که اینها در آنجا زندگى میکنند؛ آنطور که به ما گزارش میشود - باید کشته شوند؟! همین حالت در طول سالهاى متمادى در همان کشور و در کشورهاى مجاور، از سوى غربىها، بخصوص از سوى انگلیس، نسبت به همان مردم وجود داشته. پدر این مردم را درآوردند؛ هرجا پا گذاشتند، جز فساد و نابودى حرث و نسل - همان طور که خداى متعال در قرآن میفرماید - کارى نکردند. بله، براى اینکه بازار محصولات پیدا کنند، بازارهائى را آراسته کردند؛ مردم را با محصولات جدید آشنا کردند، براى اینکه تجارت خودشان را رونق بدهند. این تمدن، منقطع از معنویت و قرآن است.

اول رمضان المبارک ۱۴۳۳

۱۳۹۱/۰۴/۳۱

 

میانمار

  • رسول ساکی

                                              بسم الله الرحمن الرحیم

یک نگاه به ماه مبارک رمضان این است که با سایر ماه ها تفاوتی ندارد و تنها قراردادی برای نظم در عبادات است، یعنی همه مومنین در یک زمان خاص مناسک مشترکی را انجام دهند[1].

نگاه دوم و صحیح این است که ماه مبارک رمضان تفضلی است از ناحیه خداوند متعال که یک خصوصیات حقیقی را در آن قرار داده و واقعیتش بالاتر و عظیم‌تر ، از هر چیزی که آن را واقعی می‌دانیم.

عبادات و توفیقاتی الهی متنوعی در عالم وجود دارد که خیلی‌ از افراد جامعه شرایطشان به گونه ای است که -  چه از نظر مالی و چه از نظر کار و وظیفه  - به آنها دسترسی ندارند به عنوان مثال نمی‌توانند به حج و حرم حضرت رسول (ص) بروند حتی گاهی برخی توانایی زیارت بارگاه ملکوتی ثامن الحجج را هم ندارند.

خداوند متعال زمانهایی را در عالم خلق کرده است که اگر در دور افتاده ترین منطقه یا فقیرترین انسان باشید بدون اینکه برنامه‌ریزی کنید یا کم و زیادی را تحمل کنید به سراغ شما می آید و درون آن قرار می گیرید.

ماهی که نفس کشیدن هم در آن ثواب دارد شیاطین بر حسب بعضی از روایات در این ماه مبارک از تصرف در عالم محروم هستند، در عوض رفت و آمد ملائکه زیاد می شود.

با اینکه مسلماً عید نوروز خبر واقعی در کائنات محسوب نمی‌شود ولی قبل از فرا رسیدن آن مردم خانه تکانی می‌کنند و هر کس به اندازه‌ی توانش برای نو، نوار شدن تلاش می کند این حالات حکایت از عید نوروز دارد. اما براستی برای لیله القدر باید در خانه ها چه خبر باشد؟ حالات مردم باید نشانه از چه چیزی باشد؟

چه خبری مهمتر از اینکه «لیله القدر» می‌تواند انسان را از شقاوت به سعادت برساند، می‌تواند یک انسان را به حالت انسان صالح برای رضوان خدای متعال آماده کند.

لیله القدر و ماه رمضان یک حقیقت است و بالاترین شبش، شب قدر است که یک حقیقت بسیار عظیم است.

هزار ماه هشتاد سال است و اگر انسان این مطلب را درک کند بار یک عمر خود را می تواند ببندد، اگر بخود سختی ندهد لااقل بار سالش را حتمی مهیا می کند.

همه اینها نشان از این است که حقیقتا اسباب رشد در عالم فراهم است. برای همه مردم به یک اندازه ؛ این عبادت ؛ عبادتی است که غنی و فقیر ندارد، شهری و روستایی ندارد همه میهمان خدایند. همه انسانها مجازند در این مهمانی به اندازه 80 سال خود توشه ببندند.

 اما اگر این ضیافت الهی را با چنین شرایطی از دست بدهیم چه کسی را باید لعن کنیم شیطانی که توانایی تصرف در وجود ما ندارد یا خود شیطانمان را

  • رسول ساکی