طلبه امروزی

طلبه امروزی

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

همیشه دنبال این بودم که باید «یه کاری» انجام بدم ، اما نمی دونستم اون کار چیه؟ تو مسجد از تأسیس یه نوار خونه نقلی با ۸ کاست نوار شروع کردم و به کتابخونه ختمش کردم.

 

بعد از اینکه دیدم مردم علاقه ای به کتاب خوندن و نوار گوش دادن نشون نمی دن ، اومدن تبلیغات مسجد رو به دست گرفتم و شروع کردم به انجام کارهای تبلیغاتی. 

همیشه سعی می کردم یه جورایی کارم متفاوت باشه از همون موقع یه نشریه داخلی واسه مسجد راه انداختم و تقریبا تمام توانم رو خرج اون نشریه کردم. بعد از چند ماه که کارم رو ارزیابی کردم دیدم نتونستم اون اثری که باید بوجود بیاد رو به وجود اورده باشم. یعنی بحث و گفتمان اهالی محل که هیچ ، حتی گفتمان نمازگزارای مسجد هم رو موضوع نشریه نبود.

 کار رو تعطیل نکردم اما همچنان ذهنم مشغول بود تا اینکه یه شب از شب های تابستون با یکی از همین بچه های طلبه رفتم حوزه و شب اونجا خوابیدم ساعت ۲ یا ۳ نصف شب که با یه نسیم خنک و صدای مناجات رادیو معارف از خواب بیدار شدم ، در حجره باز و هوا مهتابی بود ، منظره بسیار زیبا و نادری واسه من بود.

 

رفتم تو بالکن نشستم و به حوض وسط حیاط و درختای میوه‌ی اطراف اون خیره شدم. هرازچندگاهی یکی از طلاب که بعضی‌هاشون یه چفیه انداخته بودن روی سرشون می اومدن کنار حوض و خیلی آروم که کسی رو از خواب بیدا نکنن شروع میکردن به وضو گرفتن ، اینجا اون سیبی که روی سر نیوتن افتاد - که البته نمیدونم راست میگن یا دروغ - روی سرم افتاد و احساس کردم گم شده خودم رو پیدا کردم ، دیگه حالم دست خودم نبود. از همون موقع تصمیم گرفتم بیام حوزه و بالاخره اومدم.

 

 

۷۸ - ۷۹ بود که به عنوان یک طلبه صفر کیلومتر وارد حوزه شدم. بعد از اینکه خاطرم جمع شد دیگه طلبه هستم ، بازم دغدغه های ذهنیم شروع شد: 

واقعا این همون «یه کاری بود»  که دنبالش بودم ...

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

در دنیای امروز کثرت اطلاعات از یک سو و ایجاد حوادث اجتماعی طبیعی و غیر طبیعی از سوی دیگر باعث شده است افراد جامعه توانایی تصمیم گیری در شرایط لازم را از دست بدهند.

عده ای هم به دلیل شدت روحی و پذیرش ریسک بالا قدرت تصمیم گیری را از دست نداده‌اند اما به دلیل وجود اطلاعات سیل آسا و عدم وجود طبقه بندی و وجود مدلی مناسب برای رسیدن به تحلیلی صحیح و نهایتا تصمیمی با ضریب خطایی پائین دچار مشکل هستند و اکثرا تصمیمات آنها از روی انفعال یا پیوستن به فضای غالب جامعه می‌باشد.

در جوامعی که دارای وحدت هدف می باشند - مانند انقلاب شکوهمند اسلامی ایران - به نظر می‌آید دو راه حل وجود دارد:

راه حل اول: که راحت‌ترین اما پر خطرترین راه است؛ رصد کردن جو غالب جامعه است که هر گاه در شرایط خاص آحاد ملت‌ها به هر سمت و سویی رفتند فرد هم پیروی نماید.

راه حل دوم : رفتار عملی و نظری امین ترین، شجاع ترین، دلسوزترین و ... که حجیت اعمال اجتماعی ما نیز در نهایت باید به او بازگشت نماید را شاخص قرار دهیم و خود را با روش‌های ممکن با او هماهنگ نمائیم.

در نهایت معمولا این روش ما را به ساحل نجات می‌رساند ولکن باید توجه داشت که هماهنگی فرد با محور هماهنگی جامعه به چه شکل و روشی باید ایجاد و حفظ شود.

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

پیش رفته ترین مبنای مدیریت موجود در دنیای غرب، دموکراسی می باشد که شیفتگان جوامع غربی سنگ آن را به سینه می زنند. در خوش بینانه ترین نگاه، حداقل ضعف آن این است که تخصص ها نادیده گرفته می شود و در صورتی که به زشت ترین رفتار های انسانی و حیوانی هم رأی داده شود خدا هم حق مخالفت با آن را ندارد و اگر فرستاده خدا هم در چنین جامعه ای حاضر شود دارای یک رای می باشد[1].

اما در مدیریت جامعه بر مبنای دین (ولایت فقیه)، اخلاق حمیده محور بوده و دلسوزترین، شجاع ترین، حکیم ترین... افراد جامعه برای مبارزه با استکبار و حمایت از مستضعفین در جایگاه «امامت امت» قرار دارند.

هر حرکت اجتماعی عمیقی دارای مفاهیم ارزشی خاص خود می باشد که لازم است برای تبدیل شدن آن نظام مفاهیم به ادبیات اجتماعی جامعه چاره اندیشی نمود، چرا که اگر مفاهیم ارزشی حرکت های اجتماعی منحل در ادبیات رایج جوامع شود و نخبگان متوجه این موضوع نشوند و به راحتی از کنار آن عبور کنند این خود اولین قدم برای منحل شدن انقلاب ها و حرکت های اجتماعی در مدل های حاکم بر جوامع خواهد بود.

با توجه به اینکه هدف و جنس انقلاب اسلامی با حرکت های اجتماعی دنیا متفاوت است یعنی به جای اینکه انقلابیون به دنبال منافع مادی خود باشند در جهت تحقق اوامر الهی قدم برداشته و مجاهده می نمایند تخبگان آن باید بیش از سایر جوامع بر حفظ ادبیات و مفاهیم ارزشی انقلاب خود دقت به خرج دهند.

اما مشاهده می شود که دست هایی خواسته یا ناخواسته در حذف و تبدیل مفاهیم ارزشی انقلاب نقش آفرینی می کنند. و جای مفاهیم الهی را با مفاهیم نظام توسعه عوض می کنند که در جای خود خطری جدی برای انقلاب محسوب می شود.

به عنوان نمونه اگر به جای مستکبرین، قدرت های جهانی و به جای مستضعفین، قشر های آسیب پذیر قرار گرفت دیگر جایی برای حمایت از مستضعف و مبارزه با استکبار باقی نمی ماند چرا که قدرت های جهانی به خاطر نبوغ و توانایی های خود به این جایگاه رسیده اند و قشر های آسیب پذیر به دلیل بی دست و پایی و بی لیاقتی خود به چنین روزی افتاده اند. با این توصیف همیشه باید در برنامه ریزی های خود قدرتهای جهانی را لحاظ نمود و از روی ترحم به قشر های آسیب پذیر صدقه داد.

رابطه ولایت فقیه و مردم، رابطه امام و امت است یک رابطه دینی است که منتجه آن حرکت در مسیر تکامل الهی است اما برخی از خواص جامعه به بهانه احترام به امام خمینی عظیم الشأن (ره) تلاش نمودند که مفهوم امام و امت را تنها در زمان ولایت امام خمینی (ره) به کار برند و امام خامنه ای را با القابی مانند: آقا و رهبر و ... مورد خطاب قرار دهند.

 



[1] - ناگفته پیداست که در جوامع غربی همین قاعده اشتباه خود را نیز به کار نمی گیرند و تنها موضوعاتی حق تنفس دارند که منافع صاحبان قدرت و ثروت را تأمین می کند.

  • رسول ساکی