طلبه امروزی

طلبه امروزی

۱۰ مطلب در خرداد ۱۳۹۰ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

معمولا طلبه هایی که میان قم ، بخاطر پول پیش زیادی که دارن خونه هاشون چند پله میره پائین و همین موضوع باعث میشه ایرانسل سرفراز آنتن نده!! - لطفا گیر ندید واسه عوض کردنش آخه خدماتش رو دوست دارم - به همین خاطر چند روزی بود که یکی از بچه ها مدام باهام تماس می گرفت و خودتون میدونید دیگه؛ من طلبه ، پول پیش زیاد ، زیرزمین های قم و آنتن دهی بالا ...

بعد از ۳ - ۴ روز واسم پیغام گذاشت که: با این فرمایش اخیر  "آقا" می خوای چه کار کنی؟۱

با خودم گفتم چه کارمیشه کرد؟ من که نه کشتی دارم نه پولی که باهاش کشتی اجاره کنم! تازه از آخرین کاری هم که انجام دادیم ، چند صد هزار تومنی بدهکاری دارم.

 ۲ روز بعد ؛ واسه یه کاری رفتم شهرستان ، بچه ها شب دعوتم کردن به یک جلسه رسمی تو پارک نزدیک مسجد به ضیافت شام - فلافل حسین آقا -  یکی رفته بود شام جلسه رو بیاره تا شام حاضر شد بچه ها شروع کردن به گزارش کار دادن:

بسم الله الرحمن الرحیم

امام خامنه ای می فرمایند:کار نمادین و درخشان اعزام کاروان دریایی به غزه باید در ده ها شکل و شیوه دیگر ، بارها و بارها تکرار شود. این "باید" معنای امر دارد و....

دیگه هیچ چی نفهمیدم ؛ این بسیجی مخلص که یه "باید" از فرمایش رهبری بیرون آورده و تو این وقت شب داره بال بال میزنه که یه کاری انجام بده ، با اینکه نمیدونه اون کار چیه؟ ولی میدونه باید یه کاری انجام بده ، تو حالت شرمندگی درونی خودم به فکر فرو رفتم! چه کنیم! چه کنیم! و ...

گفتیم حداکثر هدف ما راه اندازی یه کشتی و حداقل اون بازخوانی فرمایشات آقا باشه که از برگزاری دست کم یک جلسه یا همایش شروع میشه.

جلسه رو با حضور تعدادی از نخبگان شهرهای استان شروع کردیم و عنوان اون رو نقطه رهایی ۲ گذاشتیم. درآخر هم با تنظیم یه بیانیه اعلام موجودیت کردیم  و بنا شد تا بعد از امتحانات حوزه و دانشگاه صبر کنیم .

راستش میدونید چیه؟ اگه هیچ کار دیگه ای هم انجام نشه خوشحالم که به یه "باید" آقا بی تفاوت نبودیم و

تونستیم تو همین راستا یه جلسه برگزار کردیم.

 نقطه رهایی۲

http://rahaee2.blogfa.com/

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

قبلام گفتم دغدغه اثر گذاری مطلوب و اسلامی رو داشتیم به همین خاطر از نوارخونه و کتابخونه مسجد شروع کردم تا مسئول فرهنگی و معاونت پایگاه مقاومت و بعد هم اومدم تو حوزه علمیه شهرمون ثبت نام کردم.

تو حوزه با بچه های تبلیغات همکاری رو استارت زدم تا کم کم مسئولیت دفتر تبلیغات حوزه شهرستان رو  به عهده گرفتم. بعد هم یه نشریه داخلی واسه اثر گذاری روی طلاب مبتدی راه انداختیم. بچه ها خوششون اومده بود و می گفتند چه نشریه جالبی!! اما فقط همین؟

این همه زحمت کشیدیم که بهمون بگن چه نشریه جالبی؟ من انتظار اثرگذاری داشتم نه اینکه طلبه های مبتدی تشویقم کنن!

کلا نظرم عوض شد با خودم گفتم باید تو سطحی باشم که بتونم طلبه ها رو از یک موضع بالاتری به سمت فعالیت های اجتماعی سوق بدم. آره درست فهمیدید می خواستم معاونت حوزه رو به دست بگیرم - این جمله رو ندید بگیرید: مدیر باید سطح یک به بالا می بود والا واسه اونجا برنامه ریزی می کردم- کار رو از بایگانی شروع کردم و تو یه شیب ۶ -۷ ماهه معاونت حوزه رو به دست گرفتم.

سعی کردیم بچه ها رو به مدارس و خوابگاه های دانشجویی بفرستیم. خودم هم  واسه نماز ظهر به  ۲خوابگاه و نماز مغرب هم ۱ خوابگاه دخترانه می رفتم نسبتا تو کارم موفق بودم. اما تا کی فقط مسئله شرعی واسه بچه ها بگیم؟! تازه مشکل اصلی ما هم مسئله شرعی نبود ! نه اینکه نباشه اما همش این نبود. با چند تا از طلبه ها و دانشجو های مسجد کنار حوزه یه کار جدید تعریف کردیم ؛

 سیر مطالعات آثار شهید مطهری و اردو های آسیب شناسی

  • رسول ساکی
بسم الله الرحمن الرحیم

می‌خواستم ادامه پست‌های قبلی رو بزنم اما به دو دلیل پیشنهاد اهالی دارغوز آباد رو ترجیح دادم.

اول  اینکه : ممکنه بچه‌ها از ذکر بی‌وقفه و پشت سرهم ، سرگذشت طلبه امروزی خسته بشن
دوم اینکه : این روزها مسئله حجاب یه بحث نسبتا داغه و در ضمن خیلی شبیه سرگذشت اهالی دارغوزآباده، به همین خاطر این پست متولد شد.
لازم به ذکره که این یاداشت اصلا سیاسی نیست فقط ذکر یه تجربه است نه بیشتر
من آنچه شرط بلاغست با تو می گویم
تو خـواه از سخـنم پـنـد گیر و خواه ملال
 
یکی از اهالی دارغوز آباد می‌گفت: یه سال پائیز که برگ درخت‌های جنگل روی زمین فرش جنگل رو بافته بود ، بچه‌ها با دست زدن به اونها دچار مسمومیت می‌شدن؛ مدعیان سابقه و تجربه یه شورا راه انداختند واسه دفع ضررهای ناشی از سموم روی برگ‌ها!

سطح اول: گفتن همه برگ‌های توی جنگل رو جمع کنیم تا دیگه بچه‌ها مسموم نشن ، اما چند روز بعد دوباره ...!

سطح دوم: شورا دوباره تشکیل شد و بعداز چند روز تحقیق و تفحص متوجه شدن علت سموم روی برگ‌ها، آب رودخونه‌ی وسط جنگله. بعد از جلسه، بناشد مسیر آب رودخونه رو تغییر بدن که دیگه برگای درختا مسموم نشن. همه اهالی دارغوز آباد جمع شدن ، طی یک عملیات چند روزه و با بکارگیری همه توان  روستا ، مسیر  رودخونه عوض  اما ...!!

آره حالا دیگه مسیر آب از توی زمین‌های کشاورزی عبور می‌کرد و مشکل چند برابر شد! دیگه هم اهالی خسته شدن هم بودجه‌ در حال تموم شدن بود. در آخرین جلسه شورای با تجربه‌ها، گفتن هیچ راهی وجود نداره اما واسه اینکه جوونا بگن مسئولین روستا واسمون ارزش قائلن بنا شد واسه برنامه‌ریزی جدید از جوونهای بی تجربه هم استفاده کنند.
 
سطح سوم: شورای جوانان تشکیل شد. هیچ نگاهی نمی تونست به این شورای بی‌تجربه اعتماد کنه! بعد از ساعتی نتیجه کار اعلام شد جمع کردن برگها و تغییر مسیر رودخونه، کارهای روبنایی بودن باید علت آلودگی رودخونه پیدا بشه نه مسیر اون رو عوض کنیم. کارخونه‌ای که نزدیک رودخانه بود علت آلوده شدن آب رودخونه بود. قرار شد که کارخونه برای دفع آلودگی‌ زباله های خودش از یه چیزی به اسم ف ی ل ت ر استفاده کنه تا مشکل اهالی دارغوزآباد حل بشه.

و اما تحلیل مسئله حجاب هم سطوحی داره:
1-    جمع کردن برگ‌ها       
2-    تغییر مسیر رودخونه    
3-    رفع آلودگی‌ها

حالا چه عیبی داره تو تحلیل مسئله حجاب از تجربه اهالی دارغوز آباد استفاده کنیم و چندتا جوون بی‌تجریه رو بذاریم علت آلودگی رو پیدا کنه

نه اینکه فقط و فقط با مصادیق بد حجابی و ... برخورد کنیم.
  • رسول ساکی
        بسم الله الرحمن الرحیم

کی گفته ندبه ی صبح جمعه رو میتونی بدون استاد بخونی!؟

 

ندبه صبح جمعه مقدمه کتاب "چگونگی زمینه سازی ظهوره!" اگه این مقدمه رو بتونی به خوبی بخونی و بفهمی میتونی با کمک استاد، وارد متن کتاب بشی! آخه کتاب "چگونگی زمینه سازی ظهور" رو نمیشه بدون استاد خوند.

اینم یادت باشه با هر استادی هم نمیتونی به این کتاب مسلط بشی! حتی اگه اون استاد حضرت آیت الله باشه!

آخه میدونی شرط اول تسلط به این کتاب حضور در عاشورا و جنگیدن در رکاب حسینه (ع)

 

دیگه بعیده از عاشورا و حسین (ع) سوالی بپرسی! چرا که اگه ندونی هر روز عاشوراست و هر عاشورایی حسینی داره یعنی سواد خوندن هم نداری، چه رسد به فهمیدن متن کتاب"چگونگی زمینه سازی ظهور"

 

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

ماه مبارک رمضان و جلسه با نائب الامام ، بعد هم صرف افطاری؛ عجب صفایی داره ، ما که توفیق حضور نداشتیم اما از صفای این جلسه که تو ماه مبارک سال قبل برگزار شد بگذریم میرسم به محتوای جلسه که اصل هم همینه، آقا گفتن و گفتن تا به پیشرفت و عدالت رسیدن و باز هم خدمت دوستانمون عرض میکنم با این فرمایش آقا که به مدت ۱۰ سال موضوع محوری قراره باشه میخواید چطوری رفتار کنید!!

دهه پیشرفت و عدالت از ابتدای سال ۱۳۸۷ شروع شد و با گذشت 3 سال و اندی بد نیست عملکرد این مدت خودمون رو ببینیم. آخه به سلامتی قراره افسر جنگ نرم در دهه عدالت و پیشرفت باشیم. اگه اینجوریه هر روز باید نتیجه پیشرفت کارهامون رو تو جبهه فرهنگی با بقیه افسران به اشتراک بزاریم.

اگه از محورهای مختلف جبهه فرهنگی خبر نداشته باشیم یه وقت دیدی مثه تحلیل بعضی از برادران سیاسی که می خواستن " اصلاح الگوی مصرف" رو تحلیل کنن با کلی تشکیلات و خرج های کلون یه همایش می‌گرفتن و بعد و در نهایت میگفتن: آقا برق کم مصرف کنید. و از اون طرف میدیدیم که الگوی مصرف خودشون همون الگوی مصرف برادران و خواهران - البته از نوع سرمایه دارش-  سرمایه داره! بعد میگفتن باید درست مصرف کرد و ما درست مصرف میکنیم.

اما راستی فرق صحبتشون با برنامه های بابا برقی خودمون واسه من که معلوم نیست!! این که دیگه همایش نمی خواست. این ها رو گفتم که فردا بعداز کلی هزینه کردن دوباره نگن عدالت یعنی عدالت داشته باشیم و پیشرفت یعنی جدید ترین تکنولوژی، پس ما که زندگیمون غربی غربیه پیشرفت کردیم  و بین بچه هامونم فرق نمیزاریم پس ثابت شد نیروی انقلاب ما هستیم آخر کار هم جدا جدا واسه هرکدوم از عدالت و پیشرفت هزاران مقاله انتزاعی و بریده از هم بنویسن.

 

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم


کی شود دریا به پوز سگ نجس!


ما مطیع ولایتیم(جلوتر از ولایت حرکت نکنید)!


قرائت دسته جمعی سوره حشر!


به خدا واگذارشان می کنیم!


و... !!


این جملات بخشی از پاسخ های داده شده به سوال زیر است:


در مقابل اهانتی که به مقدس ترین کتاب مسلمین شده است پیشنهاد شما چیست؟

و من یاد این جمله افتادم که :ای موسی تو و خدایت بروید و بجنگید، ما این جا نشسته ایم!!؟


همه اینها درست! اما به نظر میاد که بیشتر قراره ما امتحانمون رو پس بدیم و اگه دقت نکنیم زمستون میره و روسیاهی اون واسه زغال میمونه

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مادر شهید گفت: وصیت خودش بود حاج آقا. گفته بود گریه نکنید. البته ما هرچی داریم از شما، از آقا خمینی داریم. ما وظیفه‌مان را، انجام دادیم. من اگر چهار تا پسرم هم می‌رفتند شهید می‌شدند وظیفه‌ام بود.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/10489/A/13890806_0510489.jpg
امام خامنه ای فرمودند: کار بزرگ را شما انجام دادید... یک روزی می‌رسه خانم که روز قیامته. آن روز همه دلهره دارند. در حدیث هست که حتی انبیا هم استغاثه می‌کنند به درگاه الهی. آن روز این فرزند شهید به دادتان می‌رسد. آن روز این صبر شما مثل فرشته‌ای دستتان را می‌گیرد.

مادر شهید بغض کرد و گفت: حاج آقا من دعا می‌کردم شما را در خواب ببینم.

آقا خندید و گفت: ای کاش برای چیز بهتری دعا می‌کردید. بعد رو کرد به پدر محمدتقی و گفت: شما چه کار می‌کنید؟ دستتان چی شده؟

 پیرمرد گفت: کار نمی‌کنه، دیگه بازنشسته شده. "دستش هم به خاطر افتادن با موتور شکسته بود" 

 آقا پرسید: چند سالتان است شما؟

 اصغر(برادر شهید) جواب داد متولد 1318 هستند.

 رهبر لبخند زد و گفت: هم‌سن هستیم ولی اگر باز هم برویم توی خیابان همه خواهند گفت شما 10 سال جوان‌تر هستید... البته برای موتورسواری سن من و شما یک کم زیاد است.

به پیرمرد نمی‌آمد که اینقدر با بصیرت باشد. جواب داد: نه حاج آقا صدمه شما از ما بیشتر است، شما هم صدمه جسمی دارید هم صدمه روحی. شما غصه زیاد می‌خورید.

گزیده ای از دیدار رهبر انقلاب با خانواده شهید عقلایی

منبع:http://farsi.khamenei.ir

  • رسول ساکی

بسم الله الرحمن الرحیم

عمار بن یاسر بن عامر بن مالک بن کنانه بن قیس العبسی معروف به عمار یاسر که امروز تاریخ به عنوان الگویی برای بصیرت در شرایط فتنه معرفی می شود.

رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ درباره‌ او فرمود:

عَمَّارٌ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَمَّارٍ حَیْثُ کَانَ. تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ.

«عمّار با حقّ است‌، و حقّ با عمّار است‌ هر جا که‌ عمّار بوده‌ باشد. عمّار را گروه‌ ستمگر می ‌کشند.»

و همچنین می فرمایند:

وَیْحَ عَمَّارٍ! تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ؛ یَدْعُوهُمْ إلَی‌ الْجَنَّةِ، وَ یَدْعُونَهُ إلَی‌النَّارِ. [منتهی‌ الآمال، ج 1 ]

«ای‌ دریغا بر عمّار! که‌ او را طائفه‌ ستمکار می ‌کشند. او ایشان‌ را به‌ سوی‌ بهشت‌ میخواند و آنها وی‌ را به‌ سوی‌ آتش‌.»
در معرکه‌ صفّین در سال 37 هجری ۹ صفر عمار یاسر در سن نود و چهار سالگی به دست أبوعادیَة‌ به شهادت رسید.

یکی از اصحاب حضرت که در این جنگ در رکاب امیرالمومنین(علیه السلام) بود در اواخر جنگ به شک و تردید افتاد که کدام جبهه حق و کدام جبهه باطل است. اما بعد از شهادت عمار تردید از دل او زدوده شد و  عاقبت به خیر گردید.

اینگونه مردی الگوی بصیرت می شود که حتی شهادتش هم چشم فتنه را کور می کند.

  • رسول ساکی
سم الله الرحمن الرحیم


برخی نخبگان زمانی که بخواهند پیرامون موضوع  مهدویت و وظایف منتظر صحبت کنند خواندن دعای ندبه ، دعای عهد و گناه نکردن و ... را بعنوان شاخصه های اساسی یک منتظر حقیقی بیان می کنند و مدام تکرار می کنند که به معنای حقیقی منتظر باشیم و البته در تعریف انتظار هم می گویند: عدم رضایت از وضعیت موجود و شوق وارد شدن به دوران ظهور. دائم گفته  می شود امروز ، فردا و جمعه دیگر و ... و ناگفته نماند که اگر یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد قائم آل محمد(ارواحناله الفدا) خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد میکند.

اما اگر تنها به همین دعا خواندن ها و  گریه کردن ها بسنده کنیم شاید بتوان گفت این تحلیل از منتظر نوعی دعوت به انتظار منفی است. که منتظرین را با وعده های امروز و فردایی در دراز مدت دچار کسالت می کنیم.

مگر نه اینکه ما موظف به زمینه سازی ظهور هستیم. اما متاسفانه در تعاریفی که گاها برخی افراد از مهدویت ارائه می نمایند جایگاه زمینه سازی ظهور ناپیداست؟ و اگر هم در این رابطه مطلبی ارائه نمایند کاملا غیر کاربردی و به دور از عینیت جامعه است.

آیا منظور از زمینه سازی تنها خواندن دعای عهد و دعای فرج است؟[1]  در حالی که زندگی ما را دیگران اداره می کنند. و در این اداره کردن ها نه تنها بویی از اسلام و مهدویت به مشام نمی رسد بلکه محور آنها مادیگرایی ، شهوت و گرایش به دنیا طلبی است.

اگر بخواهیم کاربردی تر و عینی تر وارد این موضوع شویم و در این رابطه صحبت کنیم از یک نگاه می توان گفت زمینه سازی ظهور به معنای فراهم آوردن شرایطی است که شیعیان در آن فضا تمرین ولایت پذیری و زندگی برای دوران ظهور حضرت را نمایند. یعنی شرایطی را فراهم کنیم که لااقل شباهت هایی با حکومت حضرت حجت(ارواحناله الفدا) داشته باشد.

اگر اینگونه باشد شهدا به معنای حقیقی کلمه جزء زمینه سازان ظهور هستند. چرا که مقدمه حکومتی را فراهم کردند که به سمت حکومت اسلامی قبل از ظهور در حال حرکت است.

حال اگر بخواهیم از منتظرین حقیقی حضرت باشیم لازم است راه شهدا را ادامه داده و در جهت ساخت تمدن اسلامی تمام تلاش خود را به کار گیریم. و البته مقدمه این رفتار عمل به همان برنامه های فردی مانند دعا و زیارت می باشد. چرا که زیارت اصل در فهم است و اگر اهل زیارت و عبادت نباشیم به یقین نور فهم از وجود ما خارج می شود. هر چند دارای عالی ترین مدارج و مدارک علمی باشیم.



[1] - ناگفته نماند که با خواندن این ادعیه ها است که توفیق پیدا می کنیم جزء منتظرین باشیم 
  • رسول ساکی

اردیبهشت ماه 1390 پیش نویس هفتم جدول موسوم به جدول شماره یک گفتمان عدالت و پیشرفت توسط شورای فعالیت شبکه ای مساجد و هیئات منتشر گردید.

 در پیش نویس هفتم نسبت به پیش نویس ششم پنج تغییر دیده می شود؛ که لزوم شرح مجدد این جدول را مطرح نمود. به عبارت دیگر جدول شماره یک گفتمان عدالت و پیشرفت سر فصل های اصلی "نگاه جامعه شناسانه"به حرکت علمی کشور برای "تولید الگوی پیشرفت اسلامی" است که در قالب یک جدول در معرض نقد اندیشمندان و نخبگان جامعه ی اسلامی قرار گرفته است . همانطور که اشاره شد مطالب این جدول بر اساس نگاه نظام مند و جامعه شناسانه طبقه بندی شده است که در آینده نزدیک در قالب یک گزارش راهبردی منتشر خواهد شد.

لازم به ذکر است که؛ استفاده از اصطلاح "نگاه جامعه شناسانه" در توصیف جدول شماره یک گفتمان عدالت و پیشرفت به این خاطر است که حرکت علمی کشور برای تولید الگوی پیشرفت اسلامی نمی تواند در فضای خلاء و ذهنی انجام پذیرد و بر اساس نگاه جامعه شناسانه برای دستیابی به این امر مهم لازم است که نخبگان جامعه علاوه بر توجه به الزامات تئوریک موضوع، جهت گیری نگرش ها و انتظارات فرهنگ عمومی جامعه و همچنین به شکل و جهت گیری برنامه ریزی قوای رئیسی نظام  برای اداره جامعه توجه تام داشته باشند.

  • رسول ساکی